فرهنگ لغت سحر:

فرهنگ لغت سحر:

سحر و اکبر:

به طرف می گن امسال سحر صدات کنیم، می گه نه همون اکبر صدام کنین!

خطر_انفجار خلاقیت خدایا_بسه_دیگه

آآآآآی نسیم سحری:

آی نسیم سحری صبر کن لعنتی! این پدرآمرزیده رو با خود ببر از کوچه ها! 10 سال شب و روز داره هوار می زنه که آآآآآآی نسیم سحری!

کنداکتور_پرکن_تلویزیون

سحرخیز باش تا کامروا شوی!

به جای آنکه از نصف شب تا خود سحر توی تلگرام ول بچرخی، سر شب بخواب تا بتوانی صبح زود از خواب بیدار شوی و با نشاط کامل، تا خود شب توی تلگرام ول بچرخی!

کنفرانس_موفقیت_و_قورت_قورباغه

سفره های سحر چرا بو نمی ده؟

از وقتی ربنای آقای شجریان پخش نمیشه، دیگه سفره های سحر، اون رنگ و بوی قدیم رو نداره.

هموطن_به_پا_خیر امسال_دیگه_آخوندا_رفتنی_ان

محمد اسدی

طنزیمtanzym_ir