وقتی حسن روحانی، رییس جمهور ایران، خیلی راحت گفت: "دلیل قاچاق اجناس به خارج از کشور گرانی نیست، ارزانی است. بروید در کشورهای همسایه و ببینید که گوشت در آنجا چند دلار است." یاد آن فامیلم در ترکیه افتادم که شال به دور سر و گردن پیچیده بود و کنار ساحل زمستانیِ سرد عکس انداخته بود و اهالی خاندان می گفتند: "تا وقتی اینجا بود مدام از حجاب اجباری می گفت اما الان آن طرف آب حجابش تکان نمی خورد" یا یاد آن دوستی افتادم که در قلب اروپا و در شب های یخبندان زمستانی چند دست لباس روی هم می پوشید در خانه اش و با ایمو با ما حرف می زد و می گفتیم: "دیدی قدر ایران و ندونستی الان با این هزینه های انرژی باید یخ بزنی"
اما فقط تفاوت حرف ما با حرف رییس جمهور در این بود که ما به طعنه و طنز می گفتیم تا آهمان را در قالب سرخوشیِ ایرانی بپیچیم و دود کنیم ولی رییس جمهور هیچ طنزی در کلامش نبود و خیلی واقعی و حقیقی، اعتقاد راسخش را بیان کرد و آه و افسوس و دردمان را همچون آواری بر سرمان خراب.
بابک_مهدیزاده
روزنامه_نگار
حسن_روحانی
گرانی
ارزانی
خاک پای پدر و مادر باشید
مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم"
یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی.
پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود.
حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم،
نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم"
مادر سقّا...
بدون تردید حضرت اموالبنین علیهاالسلام، از زنان بافضیلت و عارف به حق اهلبیت علیهم السلام بود.وی محبتی خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستی ایشان کرده بود. اهلبیت علیهمالسلام نیز برای او جایگاهی والا و موقعیتی ارزنده قائل بودند .
حضرت امّالبنین علیهاالسلام هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه، به بشیر گفت: «ای بشیر! از اباعبدالله الحسین علیه السلام برایم بگو»بشیر، خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وی گفت:
«قَطَّعتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَخْبِرنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه علیه السلام ، اَوْلادِی وَمَنْ تَحتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیهالسلام.
ای بشیر! با این خبر ناگوار، بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده؛ فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای اباعبداللّه الحسین علیهالسلام باد». بشیر گفت:خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین علیه السلام به شما پاداش بزرگ عنایت کند. این سخنان حضرت ام البنین علیهاالسلام، نیروی ایمان و محبتش را به اهل بیت علیهمالسلام نشان میدهد.
تذکرة الشهداء ، ص ۴۴۳
وفات حضرت ام البنین تسلیت▪️✨
در زمان یکی از شاهان، شایعه شد که شاه مرده.
شاه به عواملش دستور پیگیری داد که کسی که شایعه را درست کرده پیدا کنند.
پس از جستجو، به عامل شایعه پراکنی که یک پیرزن بود رسیدند.، و نزد پادشاه بردند.
پادشاه به پیرزن گفت، چرا شایعه مرگ من را درست کردی، در حالی که من زنده ام.
پیرزن گفت من از اوضاع مملکت به این نتیجه رسیدم که شما دارفانی را وداع گفته اید.
چون هرکسی هرکاری که بخواهد انجام میدهد، قاضی رشوه میگیرد و داروغه از همه باج خواهی میکند و به همه زور میگوید، کاسبها هم کم فروشی و گران فروشی میکنند
هیچ دادخواهی هم پیدا نمیشود، هیچکس بفکر مردم نیست و مردم به حال خود رها شده اند، لاجرم فکر کردم شما در قید حیات نیستی
چه خوش است یاد یاری که به دل نشسته باشد
چه نکوتر آنکه یادت زدلش نرفته باشد
چه خوش است حال و روزی که به عشق بگذرانی
برسی به کام وکارت زغمش گذشته باشد
چه خوش است آنکه دلبر نگهش سوی تو باشد
به نگاه نازنینی غم دل نوشتهباشد
چه خوش است دیدن یار پس از آن فراق بسیار
که زفرقتش غباری به دلت نهفته باشد
چه خوش است یاد دلدار بنوازدت پگاهی
چه نکوتر انکه عشقت به دلش گرفته باشد