مثل الاکلنگ در حرکت

مثل الاکلنگ در حرکت

لب یک دره، در پی تقدیر

می‌رود سوی زندگی گاهی

می‌برد گاه سوی مرگ، مسیر

منم و یک پراید پیزوری

بی‌زه و چرخهای بی زنجیر

زیر پایم مه است و دیگر هیچ

در هراسم از این شب دلگیر

می‌زند برف روی آیینه

می‌کشد سوز بر رخم شمشیر

می‌کند باد زمزمه آرام

زیر گوشم که: هی بمیر بمیر

چه کسی غیر شرکت سایپا

می‌کند مرگ تلخ را تفسیر؟

طنز_مطبوعاتی

وطن_امروز

یاسر پناهی فکور

وطنزپایگاه شعر و ترانه طنز

vatanz_ir

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.