دلبرِ زمستانیِ من!

دلبرِ زمستانیِ من!

این فصل را برای ماندن ترجیح بده،

می خواهم دی را کنجِ دنج ترین کافه برایت عاشقانه های شاملو را زمزمه کنم!

می خواهم بهمن را کنجِ پنجره ی اتاقمان، برایت چای با عطرِ هل و دارچین دم کنم و یک فنجان عشقِ گرم مهمانت کنم!

می خواهم روز های برفیِ بهمن،خیابان ها جز ردِ پای منو تو اثرِ دیگری خلق نکنند!

اما می خواهم اسفند را در آرام و خلوت ترین کلبه ی چوبیِ جنگل،کنارِ آتش،موسیقیِ ملایمی پخش کنم و سرمست شوم از هرچه عشق!

می دانی؟

دلبرت که زمستانی باشد،

عاشقانه هایت چون برف سفید،

و چون  آتش تا ابد گرم خواهد ماند!

شقایق_عباسی

rahegilan

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.