پسر جوانی بیمار شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معده‌اش او را معذور داشت.

پسر جوانی بیمار شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معده‌اش او را معذور داشت.

حکیم به او عسل تجویز کرد.

جوان می‌ترسید باز از خوردن عسل دچار دل‌پیچه شود لذا نمی‌خورد. حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی معده‌اش عسل را پذیرفت.

حکیم گفت: می‌دانی چرا عسل را  معده تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟

جوان گفت: نمی‌دانم.

حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یک‌بار در معده زنبور هضم شده است.

پس بدان که عسل غذای معده توست و سخن غذای روح توست. و اگر می‌خواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخن گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معده‌اش هضم می‌کند، تو نیز در مغزت سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور!

جشن بزرگ میلاد باسعادت:

http://uupload.ir/files/lomm_%D8%AC%D8%B4%D9%86_%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF.jpg

جشن بزرگ میلاد باسعادت:

پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق(ع)

آستان مقدس آقاسیدمحمد(ع)(آخوندمزار)آستانه اشرفیه

https://t.me/joinchat/AAAAAE-ESTBoaxt1fP1M-A

سید حسن امامی در گوش ولیعهد ناکام، اذان می گوید؛ آبان ماه ۱۳۳۹

http://uupload.ir/files/uqba_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86.jpg

سید حسن امامی در گوش ولیعهد ناکام، اذان می گوید؛ آبان ماه ۱۳۳۹

وی که آخرین امام جمعه تهران در زمان شاه بود پس از فوت عمویش سید محمد امام‌زاده در سال ۱۳۲۴ منصب امامت جمعه تهران را بر عهده گرفت و تا انقلاب ۱۳۵۷ آن را در اختیار داشت.

حسن امامی دو روز بعد از خروج شاه در دی ۱۳۵۷ ایران را به مقصد سوئیس ترک کرد. در آخرین سفر شاه، او برای انجام مراسم دعا در فرودگاه حاضر نشد. او در مرداد ماه سال ۱۳۵۸ در سوئیس بر اثر سرطان فوت کرد.

عکسهاے زیرخاکے

Axezirkhaki

تو را هر کس که پیدا میکند گم میکند خود را

http://uupload.ir/files/si8p_%D8%AA%D9%88_%D8%B1%D8%A7.jpg

تو را هر کس که پیدا میکند گم میکند خود را

تمنای تو شیرین میکند این جست و جوها را

تو آن دست پر از مهر خدا در آستین هستی

که دستانت برآورده است عمری آرزوها را

چه نوری داده زیر سقف ایوانت نمازم را

چه شوری داده حوض صحن جمهوری وضوها را

بگو نقاره ها را تا به سازی تازه بنوازند

که پاسخ داده حضرت بر سلامم "أدخلوها" را

aqr_ir