داستان_کوتاه

داستان_کوتاه

زنی به مشاور خانواده گفت:

من و همسرم زندگی کم نظیری داریم ؛

همه حسرت زندگی ما رو میخورند.

سراسر محبّت, شادی, توجّه, گذشت و هماهنگی.

امّا سؤالی از شوهرم پرسیدم که جواب او مرا سخت نگران کرده است.

پرسیدم اگر من و مادرت در دریا همزمان در حال غرق شدن باشیم

چه کسی را نجات خواهی داد؟

و او بیدرنگ جواب داد: معلوم است, مادرم را ؛

چون مرا زاییده و بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده!

از آن روز تا حالا خیلی عصبی و ناراحتم به من بگویید چکار کنم؟

مشاور جواب داد:

شنا یاد بگیرید!

همیشه در زندگی روی پای خود بایستید حتی با داشتن همسر خوب......

به جای بالا بردن انتظار خود از دیگران ،توانایی خود را افزایش دهید...

Zendegisalam

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.