خوشا مهار تورّم! خوشا تلاشِ حبیبم!
که کرده رفعِ تورّم، ولی ز معده و جیبم!
نه بهر معده نَوالی، نه توی جیب ریالی
مبارک است! چه حالی شد این میانه نصیبم!
گریخت توسنم آری،عجب رَمی، چه فراری!
نمانده غیرِ مهاری به کف ز اسب نجیبم!
بنا به نطق فلانی : شکسته پشت گرانی!
بساست مرثیهخوانی که رفت صبر و شکیبم!
من از گزارش و آمارِ او شدم متقاعد
چرا که قیمتِ بازار داده بود فریبم!
خیال بود و توهّم، غمِ معیشت مردم
به هوش آمدم آخر ز بس زدند نهیبم
چه غم که مفلس و زارم چهغم که پول ندارم،
انیسِ شعر و شعارم ،خوشم که مردِ ادیبم!
بوالفضول الشعرا
وطنز
پایگاه شعر و ترانه طنز
vatanz_ir