سوال:
اگر پرداخت فطریه، بعد یا قبل از عید فطر باشد اشکال دارد؟
پاسخ:
1. پرداخت فطریه، بعد از عید فطر:
مراجع عظام تقلید؛ زمان وجوب زکات فطره را از غروب شب عید فطر دانسته و تأخیر پرداخت آن را به بعد از نماز عید جایز نمی دانند، اما اگر کسی نماز عید را نخواند، باید فطریه را تا ظهر عید پرداخت نماید. [۱]
ولی اگر دسترسى به فقیر ندارد مىتواند مقدارى از مال خود را به نیّت فطره جدا کرده و براى مستحقى که در نظر دارد یا براى هر مستحقّی کنار بگذارد و باید هر وقت که آن را مىدهد نیّت فطره نماید".[۲]
اما "اگر موقعى که دادن زکات فطره واجب است، فطره را ندهد و کنار هم نگذارد، احتیاط واجب[۳] آن است که بعداً بدون این که نیّت ادا و قضا کند (به قصد قربت) فطره را بدهد".[۴]
2. پرداخت فطریه، قبل از عید فطر:
مراجع عظام تقلید در این باره می گویند: "اگر پیش از ماه رمضان فطریه را بدهد صحیح نیست و احتیاط واجب[۵] آن است که در ماه رمضان هم فطره را ندهد.[۶] ولى اگر پیش از رمضان یا در ماه رمضان به فقیر قرض بدهد و بعد از آن که فطریه بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطریه حساب کند مانعى ندارد." [۷]
پی نوشت:
[۱]. ر.ک: امام خمینى، سید روح اللّٰه، توضیح المسائل (محشّٰى)، ج۲، ص ۱۸۰، م ۲۰۲۵، دفتر انتشارات اسلامى، قم، هشتم، ۱۴۲۴ ه ق.
[۲]. همان، ر.ک: ذیل م ۲۰۳۰.
[۳]. آیت الله بهجت: احتیاط مستحبّ آن است که بعداً قضا کند، ولى أظهر این است که زکات فطره دیگر بر او واجب نیست، ولى معصیت کرده است؛ آیات عظام گلپایگانى، تبریزى، صافى: بعداً باید بدون این که نیّت ادا و قضا کند فطره را بدهد؛ همان، ر.ک ذیل م ۲۰۳۱.
[۴]. همان، م ۲۰۳۱.
[۵]. آیت الله زنجانى: (احتیاط مستحبّ)؛ آیات عظام خوئى، تبریزى، سیستانى: (بهتر آن است..).
[۶]. آیت الله صافی: (جواز دادن فطریه در ماه رمضان بعید نیست ..)؛ آیت الله گلپایگانى: (اگر در ماه رمضان بدهد صحیح است ولى احتیاط لازم آن است که قصد وجوب نکند مگر آن که فطریه را بعد از مغرب شب عید یا صبح روز عید پیش از نماز عید بدهد ..).
[۷].. توضیح المسائل (محشّٰى)، ج۲، ص ۱۸۰، م ۲۰۲۵.
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دکتر محمدرضا احمدی
حرف_حق
دکتر مهری سویزی:
حجاب یعنی خیابان ادامه اتاق خواب نیست
بلکه جای کار و تلاش و ترقی جامعه است.
جامعه در خطر هست‼
به ححاب اطرافیانمون بی تفاوت نباشیم
Clad_girls
براى امیر المومنین علیه السلام نامه اى از معاویه رسید
حضرت مهر نامه را شکست و قرائت کرد : " از طرف امیر المومنین و خلیفة المسلمین ، معاویه بن ابى سفیان براى على :
اى على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنین : عایشه و اصحاب رسول خدا : طلحه و زبیر کردى اکنون مهیاى جنگ باش
حضرت جواب نامه را اینگونه نوشت : از طرف عبدالله تو به ریاست مى نازى و من به بندگى خداوند من
آماده جنگ هستم به همان نشان که " انا قاتل جدک و عمک و خالک : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دایى تو هستم "
سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش که در محضرش بودند ، پرسید : کیست که این نامه را به شام ببرد ؟
کسى جواب نداد
دوباره حضرت سوالش را تکرار فرمود و این بار طرماح از میان جمعیت برخاست و عرض کرد : على جان ! من حاضرم حضرت ضمن اینکه او را از متن تند نامه آگاه کرد ، فرمود :
طرماح !
به شام که رفتى مواظب آبروى على باش طرماح گفت : سمعاً و طاعةً آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حرکت کرد
معاویه در باغ قصرش بود که عمرو عاص خبر رسیدن یکى از شاگردان على را به او رساند
معاویه فورا دستور داد که بساطى رنگین پهن کنند تا شکوه آن طرماح را تحت تاثیر قرار بدهد و او را به لکنت بیندازد دستور انجام شد
طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگین و بساط مفصل را دید ، بى اعتناء با همان کفشهاى خاک آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاویه رساند و همانطور که او بر مسندش لمیده بود ، طرماح نیز لم داد و پاهایش را دراز کرد
اطرافیان معاویه به طرماح اعتراض کردند که " پاهایت را جمع کن " اما او گفت : تا آن مردک ( معاویه ) پاهایش را جمع نکند ، من هم پاهایم را جمع نخواهم کرد
عمرو عاص به معاویه در گوشى گفت : این مردى بیابانیست و کافیست که تو سر کیسه ات را کمى شل کنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض کند
معاویه ضمن اینکه دستور داد تا سى هزار درهم پیش طرماح بگذارند ، از او پرسید : از نزد که به خدمت که آمده اى ؟
طرماح گفت : از طرف خلیفه برحق ، اسدالله ، عین الله ، اذن الله ، وجه الله ، امیر المومنین على بن ابیطالب نامه اى دارم براى امیر زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاویة بن ابى سفیان
معاویه ناراحت از اینکه سى هزار درهم نیز نتوانسته است که این شاگرد على علیه السلام را ساکت کند ، گفت : نامه را بده ببینم
طرماح گفت : روى پاهایت مى ایستى ، دو دستت را دراز میکنى تا من نامه على علیه السلام را ببوسم و به تو بدهم
معاویه گفت : نامه را به عمرو عاص بده
طرماح گفت : امیرى که ظالم است ، وزیرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نمیدهم
معاویه گفت : نامه را به یزید بده
طرماح گفت : ما دل خوشى از شیطان نداریم چه رسد به بچه اش
معاویه پرسید : پس چه کنیم ؟
طرماح گفت : همانکه گفتم
بالاخره معاویه نامه را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام کاتبانش را احضار کرد تا جواب نامه را اینگونه بنویسد " على ! عده لشکریان من به عدد ستارگان آسمان است مهیاى نبرد باش "
طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
على علیه السلام خود به تنهایى خورشیدیست که ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت سپس خواست برود که
معاویه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "
اما طرماح بى اعتناء به حرف معاویه و بدون خداحافظى راه کوفه را در پیش گرفت
معاویه رو به عمرو عاص کرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا یکى از شما به اندازه یکساعتى که این مرد از على طرفدارى کرد ، از من طرفدارى کند
عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بیاید ، من که عمرو عاصم نمازم را پشت سر او میخوانم اما غذایم را سر سفره تو میخورم
( الأختصاص ص ١٣٨)
دکتر محمدرضا احمدی
جلسه ستاد برگزاری نماز عید فطر
دردفتر امام جمعه محترم شهرستان املش.
با حضور امام جمعه محترم
فرماندهی محترم نیروی انتظامی
فرماندهی محترم سپاه ناحیه املش
شهردار محترم شهر املش
رئیس سازمان هلال احمر
جزئیات درگیری مرزبانان و شهادت یک مأمور ناجا در میرجاوه
فرمانده مرزبانی ناجا:
مرزبانان غیور کشور با اطلاع از احتمال نفوذ اشرار مسلح به کشور، پس از صرف افطاری با هماهنگی عوامل سپاه پاسداران به منطقه عمومی میرجاوه اعزام و با گروهی از اشرار مسلح که تعداد آنها حدود ۱۵ نفر بود، درگیر شدند.
در این درگیری مأموران با اجرای آتش پر حجم و برتری متقابل علیه اشرار مسلح، آنها را مجبور به متواری شدن به سمت کشور مقابل (پاکستان) کردند.
تعدادی از اشرار مسلح در این درگیری مجروح و معدوم شده و یک نفر از مرزبانان رشید نیروی انتظامی به نام ستوانیکم "علیاکبر معصومی نژاد" به درجه رفیع شهادت نائل شده است.
سپاه ایران
sepahiran313