بصیرت چیست؟

بصیرت چیست؟

تفاوت گرگ‌ها و موریانه‌ها

- وقتی گرگ حمله می‌کند،با صدای بلند حمله می‌کند؛ و فرصتی برای واکنش دارید.

(فرار یا مقاومت)

 -اما وقتی موریانه هجوم می‌آورد،

از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما می‌افتد.

زمان می‌برد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود می‌کند

ایستادن در برابر گرگ،

"شجاعت"می‌خواهد

و دفع خطر موریانه

"بصیرت"

بصیرت چیست؟؟؟؟؟؟

بصیرت، سواد نیست - بینش است.

بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛

بصیرت؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت

بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، می‌تواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛

بصیرت؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند؛

بصیرت؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (صلی الله علیه و آله) را نگه داری؛

بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) می‌تواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛

بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛

بصیرت؛ یعنی اینکه نگذاری فتنه‌گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند؛

بصیرت؛ یعنی اینکه «مالک اشتر»ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری»ها را به اعتدال، نشناسی؛

بصیرت; یعنی اینکه بدانی «معاویه»ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (علیه السلام) " دل بسته‌اند؛

بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ, تکرار می‌شود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلی‌اش ..

TebyanOnline

خداوندا دلم را صیقلی کن

http://uupload.ir/files/fctk_%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF%D8%A7.jpg

خداوندا دلم را صیقلی کن

همانندِ دلِ سیدعلی کن...

اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای

یک روز بعد از پایان کلاس مثنوی،

یک روز بعد از پایان کلاس مثنوی،

استاد علامه جعفری فرمودند:

من خیلی فکر کردم و به این جمع‌بندی رسیده‌ام که رسالت هزار پیغمبر در عبارتی خلاصه می‌شود و آن "کوک چهارم" است...

جمع مریدان مثل من با چشم‌هایی گرد، پرسان بودند که "کوک چهارم" چیست!؟

علامه با آن لهجه‌ی شیرین در تمثیل شرح می‌دهند که: کسی کفشش را برای تعمیر، نزد کفاش می‌برد. کفاش با نگاهی می‌گوید این کفش سه کوک می‌خواهد

و هر کوک مثلاً ده تومان و خرج کفش می‌شود سی تومان...

مشتری هم قبول می‌کند.

پول را می‌دهد و می‌رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.

کفاش دست ‌به ‌کار می‌شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت، کوک سوم و تمام...

اما ...اما با یک نگاه عمیق در می‌یابد

گر چه کار تمام است، ولی یک کوک دیگر اگر بزند، عمر کفش، بیش‌تر می‌شود و کفش، کفش‌تر خواهدشد.

از یک‌سو، قرار مالی را گذاشته و نمی‌شود طلبِ اضافه کند و از سوی دیگر، دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزند...

او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعده‌ی توافق، مانده است...

یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست...

اگر کوک چهارم را نزند، هیچ خلافی نکرده؛ اما اگر بزند، به رسالت هزار پیامبر تعظیم کرده...

اگر کوک چهارم را نزند، روی خط توافق و قانون، راه رفته؛ اما اگر بزند، صدای لبیک او، آسمان اخلاق را پر خواهد کرد...

دنیا پر از فرصت کوک چهارم است،

و من و تو کفاش‌های دو دل...!

کانال مکارم الاخلاق

ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﻣﺴﺎل ﺭﻣﻀﺎﻥ همراه گرما و تابستان است،

http://uupload.ir/files/eil_%D9%BE%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF.jpg

ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﻣﺴﺎل ﺭﻣﻀﺎﻥ همراه گرما و تابستان است،

ﺭﻭﺯﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟

ﮔﻔﺘﻢ: بله

ﮔﻔﺖ:

 در ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻣﺎی طاقت فرسا

ﮐﺪاﻡ ﭘﺰشک ﺭﻭﺯﻩ ﺭا ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﺮﺩﻩ است؟

ﮔﻔﺘﻢ:

 ﻫﻤاﻧﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﺩﮐﺘﺮﺍ ﺟﻮﺍﺑﺖ کردند،

طلب ﺷﻔﺎیت از اوست.

پروردگارا ؛

پروردگارا ؛

آرامم کن همان گونه که دریا را،

پس از هرطوفانی آرام می کنی!

یا هادی النور....!

راهنمایم باش که در این ،

چرخ و فلک روزگار راهم را گم نکنم!

یا مومن یا مهیمن.....!

ایمانم راقوی کن،

که تو را در تنهایی خود گم نکنم!

مهربانا.....!

من فراموش کارم اگر گاهی،

یا لحظه ای فراموشت کردم،

تو هیچ وقت فراموشم نکن!

یا رئوف یا لطیف.....!

رهایم مکن حتی اگر همه رهایم کردند!

خداوندا تقدیردوستانم را آنگونه که

صلاح میدانی رقم بزن!

یا رب الحی و یا شافی ...!

به حق آبرومندان درگاهت،

مریضان را

شفای عاجل عنایت بفرما !

آمین یارب العالمین

ولایتی_ها