گفتم "حسین" قفل دلم ناگهان شکست
بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست
در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد
پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست
قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود
بالا نرفت آن که زد و نردبان شکست