اشک_مهتاب
من گلوی زخمیِ فریادهای زخمی ام
زوزه ی جا مانده ای از بادهای زخمی ام
مثل رمّالی که از فردا بگوید نیستم
مثل آلبوم بازگوی یادهای زخمی ام
نیش زالوهای شالیزار یادم رفته است
من حریفِ زخمیِ جلادهای زخمی ام
با من از شیرینی عشق زمینی ها نگو
بیستونی خسته از فرهادهای زخمی ام
از زمین دل کَنده ام با آسمان بیگانه ام
از دو سو وا مانده ی میعادهای زخمی ام
علیرضا_شتابی