"شب عید است و یار از من چغندر پخته می خواهد"
"گمانش می رسد من گنج قارون زیر سر دارم"
شده ورد کلامش کاش و، کیش از من طلب دارد
گمان دارد که در بین سران من نیز سر دارم
به گوشم خوانده بنزی آنچنانی میخری حتما
چرا؟ چون دیده در خوابش که بعد از عید، خر دارم
شنیده شارژ خواهد شد حساب من همین شبها
از آن سود سهامی که من خونین جگر دارم
نمیداند که من هفده هزار و نهصد و اندی
اجازه دارم از جیب عدالت سهم بر دارم
شب عید است و من در اشتیاق خدمت همسر
بدون شوق هم باشد، مگر راهی دگر دارم؟
به دستی فرش میشویم و با دست دگر شیشه
و با دست دگر... اصلا مگر دست دگر دارم؟
به ظاهر گرچه مشتاق و پر از شوق و پر از عشقم
ولی در باطنم صد بیت فحش مستتر دارم
شب عید است و جیب از پول و دل از کینه ها خالی
نگاهی بر قضا مانده نگاهی بر قدر دارم
یاسر پناهی فکور
وطنز |
vatanz_ir
رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی خبر داد:
طرح توزیع اقلام تنظیم بازار از ٢٤ اسفند آغاز و تا ١٥ فروردین ٩٧ ادامه خواهد داشت .
میوه شب عید به قیمت ١٧٠٠ تومان پرتقال و ٢٥٠٠ تومان سیب با کیفیت در تمام استان و ٩٠ نقطه در مشهد در اختیار مردم قرار گرفته است .
روزانه ٢٠ تن تخم مرغ در سراسر استان با قیمت ٥٨٠٠ تومان توزیع و تا متعادل شدن قیمت این کالا ادامه خواهد داشت .
برنج هندی در دو رقم قرار هر کیلو به قیمتهای 5 هزارو 600 تومان و 2 هزارو 600 تومان و برنج تایلندی به قیمت هر کیلو 3 هزارو 900 تومان در اختیار مردم قرار می گیرد.
توزیع گوشت منجمد مرغ نیز در این استان در نظر گرفته شده که با قیمت ٦٢٠٠ تومان در اختیار عموم قرار میگیرد.
shabakekhorasan
سال ۹۶ خوب یا بد به انتها رسید
پروردگارا
سرنوشت مان را
در سال جدید
بنویس
پراز رحمت
پراز برکت
پراز موفقیت
پراز شادی و آرامش
ان شاءالله
نزدیک به عید است. اما؛
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﺍﯾﺎ:
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﻋﺰﺕ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮسے ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﻬﺮﺑﺎنے ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ همسر ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻃﻔﻞ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻓﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﻤﺪﺭﺩﯼ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻋﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﺕ نیڪے ﺍﺳﺖ.
ﭘﺲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﺎ ﺍﻧﺲ ﺑﮕﯿﺮیم،
ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍتون ﺍﺯ ﺩﺭﮔﺎﻩ پروردگار آرزو میکنم.
تنها زمانی میتوانی شخصی را قضاوت کنی
که دمی، کفشهای او را بپوشی و چند قدمی با آن کفشها راه بروی
چرا که شاید در این قدم زدن،
خود را در همان مسیر یافتی ...
مرجان رضازاده - روانشناس