درهمم، آشفته ام، افکارم استاندارد نیست

درهمم، آشفته ام، افکارم استاندارد نیست

با خودم، با دیگران، رفتارم استاندارد نیست

من حدوداً شصت یا هفتاد درصد آدمم

سی چهل درصد‌‌ کمم، مقدارم استاندارد نیست

ساختارم هیچ جا اسباب توفیقم نشد

همچنان از ریختم بیزارم، استاندارد نیست

دوست دارم سوی اهدافم، شتاب آهنگ تر

خیز بردارم ولی شلوارم استاندارد نیست

حرف های خانم همسایه را با شوهرش

می توانم بشنوم دیوارم استاندارد نیست

کاش تنها مشکلم دیوار نازک ساز بود

هر چه در آپارتمانم دارم استاندارد نیست

شیرِ گیجی، دستشویی را جهنم کرده است

بی خیالش نیستم؛ آچارم استاندارد نیست

کتلتم را شکل"سگ برگر" تصور می کنم

عینکم چینی‌ست یا ناهارم استاندارد نیست

گوشی ام یک وقت هایی خود به خود چت می کند

شک به بار آورده زیرا یارم استاندارد نیست

جمعه یک راننده وقتی زد مرا اوراق کرد

گفت می بخشید، وانت بارم استاندارد نیست

این که شعرم تا حدودی از فصاحت دور شد

من مقصر نیستم، خودکارم استاندارد نیست

مصطفی مشایخی

وطنز

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.