بداهه فاطمی، زبان حال مولا(ع)
"این روز ها نفس زدنت مختصر شده
یعنی که ماندن تو به اما، اگر شده"
بانو میان خانه چرا رو گرفته ای؟
شاید که زخم کهنهی تو کارگر شده؟
خم شد عمود خیمهی خیرالعمل، ببین!!
عرش از خروش آه تو زیر و زبر شده
بانوی خوش سلیقهی کاشانهی علی
انگارعمر بخت دراین خانه سر شده
شیرینی تبسم تو شهد هر رطب
پژمرده ای وباغ علی بی ثمر شده
برچشم خیس ساقی کوثرنگاه کن
مانند دشت لالهی خونین جگر شده
تفسیر عاشقانه ترین سورهی خدا
پلکی بزن دوباره، ببینم سحرشده
می ریزد آسمان به زمین، تکه تکه سرخ
در کوچهای که چادر خاکی سپر شده
سنگ صبور ساقی کوثر کمی بمان
بانو ببین که چشم علی باز، ترشده
پهلو شکسته ماه مرا کینه هایتان
یعنی دوباره قصهی شق القمر شده
اینک عمود خیمه حیدر شکسته شد
دست ابولهب به گمانم تبر شده!!!
تا گل کنید آب وضوی مدینه را
دستان بی وضوی شما کوزه گرشده
اهل مدینه نیست مسلمان میانتان؟
یک شهر در مقابله با یک نفر شده؟
با آیه های سوره کوثر چه کرده اید؟
قرآن من چگونه چنین مختصر شده؟
بداهه سرایان:
سیدمحمدصفایی، قاسم احمدی، یاسر پناهی، ناهید رفیعی
وطنز