طرح دستگیری کودکان، مجبورشان کرد زبالهگرد شوند
طرح بازداشت و دستگیری کودکان که سال گذشته با همکاری شهرداری و بهزیستی انجام شد، ترس و هول و هراس را به دل این کودکان و خانوادههایشان انداخت؛ هراس از اینکه آنها هم دستگیر شوند و رد مرزشان کنند. این بچهها همگی سرچهاراهها یا در مترو دستفروشی میکردند اما مجبور شدند زباله گردی را آغاز کنند؛ چون ماموران بهزیستی و شهرداری با کودکان زبالهگرد کاری ندارند، آنها بخشی از نیروهای شهرداری به حساب میآیند و ماموران سراغ مراکز تفکیک زباله نمیروند تا این بچهها را دستگیر کند. این برایشان سایه امنیت شغلی ایجاد میکند. از سوی دیگر اگر ماموران برای دستگیری آنها بروند، صاحب کارگاه که پیمانکار شهرداری است با رشوه صد هزارتومانی مامورها را راضی می کند تا بچه ها را با خودشان نبرند. در تهران و کرمانشاه تعداد کودکان زبالهگرد بیشتر از شهرهای دیگر است. پیمانکاران، پارکینگها را در مناطق حاشیه ای تهران با مزایده از شهرداری اجاره و این بچه ها را استخدام می کنند. مجبورشان میکنند کارتهای با قیمت 250 تا 400 هزارتومانی را به عنوان مجوز کار بخرند و همیشه همراهشان داشته باشند. باز هم با این حال از طرف ماموران گشت شهرداری در شهر کتک میخورند. بعضی از این بچهها را نیمه شب برای زبالهگردی می برند.
سرانجام شهرداری حضور این کودکا ن را پذیرفت
ایدز، هپاتیت، حصبه، انگل روده اى، اسهال خونى، زانو و کمر درد، بیماریهایی است که این بچهها از داخل سطل های زباله می گیرند و به جان میخرند تا گرسنه نمانند، تا تهران تمیز بماند و هر روز از حجم زبالههایش نگندد. این کودکان جان میدهند تا تهران تمیز بماند. مازیار فر میگوید:« بیشترین تلاشی که برای این کودکان انجام شد، این بود که بالاخره شهرداری بعد از سال ها قبول کرد که چنین ماجرایی وجود دارد. چندین سال پیش در جلسه اول ما با شهرداری که در مورد این کودکان برگزار شده بود یکی از مسئولان شهرداری گفت: «این بچه ها زبالهگرد نیستند، زباله دزد هستند و این موضوع به ما هیچ ربطی ندارد». در صورتی که این بچه ها در گاراژها و پارکینگهایی که متعلق به شهرداری بود، کار میکردند و بدترین برخوردها هم با آنها انجام می شد. این پارکینگ ها یا به طور مستقیم زیر نظر شهرداری هستند و یا اینکه شهرداری آنها را به با یک واسطه به مزایده گذاشته است. موضوع مهمی که وجود دارد، این است که اگر این بچه ها نباشند، یک صبح تا شب شهر تهران می گندند از انباشت انواع و اقسام زباله. بار تفکیک زباله شهر تهران کاملا روی دوش این بچههاست. بخشی از تفکیک زباله تهران در کارگاههای تفکیک زباله زمان آباد است. بعضی از این بچه ها حتی غذایشان را هم از سطل های زباله پیدا می کنند و می خورند. صاحبان کارگاه ها هیچ نظارتی روی آنها ندارند.
صدایشان_را_نمی_شنویم
شب از نیمه گذشته و مردم شهر در سکوت و آرامش خوابیدهاند که از داخل سطل های زباله سر کوچهها صدا می آید. این شاید دست های فرزاد است که در سطلهای زباله مشغول جداکردن بطریهاست. هنوز نمی داند تا چند دقیقه دیگر قرار است راننده ای نیمه مست فرمان ماشین را از کف بدهد و او را برای همیشه از زندگی بیندازد.
اخبار_فرهنگیان