امام_رضا

امام_رضا

شهادت_امام_رضا

شهادت_امام_هشتم

یا غریب الغربا

تنهامیان خانه با حالی خرابم

خونین جگر از زهر کین در التهابم

دردی تمام پیکرم در بر گرفته

می پیچم ومی نالم ودر اضطرابم

بر روی خاک افتاده ومی نالم از درد

منهم چو جد اطهر خود بو ترابم

زهری که مامون داده آتش بر دلم زد

سوزد دل ولب تشنه ی یک جرعه آبم

دور از مدینه در غریبی می دهم جان

سوی عدم بی یار ویاور در شتابم

دل تنگ خویشانم در این وادی غربت

نام جوادم اینزمان باشد خطابم

سر را بروی زانوی او می گذارم

او التیامی هست بر قلب کبابم

هستم رضا یعنی که راضی برقضایم

درراه حق گشته شهادت انتخابم

شکر خدا می نوشم از جام شهادت

سرمست وصل از لذت این شرب نابم

وا می گذارم بر خدا خصم پلیدم

در انتظار وعده ی روز حسابم

شاعر : اسماعیل_تقوایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.