یارو 6 باجناقش مهمانش شدن،

یارو 6 باجناقش مهمانش شدن،

زنش چای ریخت و به شوهرش گفت،قندمون تمام شده شکر هم نداریم،

شوهر گفت درستش میکنم،

وقتی چای آورد ،گفت.برادرا،داخل یکی از اینها شکر نریختم

سهم هرکی شد همه با زن وبچه فردا،شام منزلشیم،

همه خوردن وهیچ نگفتن،

تازه یکیشون گفت، چقدر شیرین شون  کردی

nargesiiiaaa

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.