قاتل آتنا 4 شهریور محاکمه می شود

قاتل آتنا  4 شهریور محاکمه می شود

رئیس‌دادگستری اردبیل :

دوربین‌های مغازه متهم یکی دو روز قبل جنایت خاموش می‌شود.

معاینات پزشکی تأیید می‌کند که تجاوز به آتنا توسط همین متهم صورت گرفته است.

متهم در تحقیقات گفته "یکی دو روزی بود که آتنا نظرم را جلب کرده بود..."

اعتراف متهم به ارتکاب دو قتل دیگر، از دلایل طولانی شدن رسیدگی به پرونده است.

چک زنی که 3 سال قبل کشته شده بود در خودروی متهم کشف شد.

ارتباط متهم پرونده آتنا با قتل دو زن در گیلان منتفی شد.

ادعای تبرئه متهم با وساطت یکی از بستگانش واقعیت ندارد.

shabakekhorasan

حلول ماه پرخیروبرکت ماه ذی الحجه ماه

حلول ماه پرخیروبرکت ماه ذی الحجه ماه

مبارک

الهی همه حاجات قلبیتون با حکمت خدای مهربون یکی شود

بارش رحمت خدااا بر زندگیتان

برگ_سبز

برگ_سبز

لقمه حرام

لشکریان عمر سعد از هر طرف امام را احاطه کرده، اطراف آن حضرت حلقه زدند.

امام از خیمه خارج بیرون آمده، روبروی آنان قرار گرفت.

همهمه در لشکر عمر سعد حاکم بود. امام از ایشان خواست ساکت شوند. اما انگار گوش کسی بدهکار حرف آقا نبود؛ کسی ساکت نشد.

امام فرمود:

"وای بر شما! شما را چه می‌شود که ساکت نمی‌شوید؟ من آمدم شما را به راه هدایت بخوانم!

هرکه مرا اطاعت کند هدایت شود و هر که نافرمانی‌ام کند هلاک خواهد شد.

اما جملگی مرا اطاعت نمی‌کنید و به سخنانم گوش نمی‌دهید؛

چراکه شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مهر زده شده است!

وای بر شما! آیا ساکت نمی‌شوید؟! آیا گوش فرا نمی‌دهید؟..."

بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۸

چندروز بعد ﺍﺯ عقد

چندروز بعد ﺍﺯ عقد،ﭘﺴﺮﻩ یه جعبهﺍﯾﻔﻮﻥ7 بعنوﺍﻥﮐﺎﺩﻭ ﺑﺮﺍﯼﺍﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻫﯽﮐﻪﻧﺎﻣﺰﺩﺵ ﺭﻭ

آرایشﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ

ﺻﺎﺣﺐاﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ ﺑﺎﺯﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﺗﻮﺵ ﯾﻪﻧﻮﮐﯿﺎﯼﺳﺎﺩﻩاس

ﺭﻭﺵنوشته حالا اﺣﺴﺎﺳﻢ ﺭﺍﺩﺭﮎ ﮐﻦ

چند روایت نامعتبر از کودکی گمشده

چند روایت نامعتبر از کودکی گمشده

ابوالفضل جهانشیری، پسربچۀ ۱۰سالۀ بازی‌گوش مشهدی، ۱۸ اسفند سال گذشته، در یک روز بارانی منتهی به نوروز، نزدیک غروب در محله‌شان غیبش می‌زند به طوری که انگار آب شده و رفته است توی زمین.

پدر ابوالفضل می‌گوید: «همان روز‌های اول که شما گزارش گم شدن ابوالفضل را نوشتید و توی تلگرام گذاشتید، یک نفر از تهران چندبار به ما زنگ زد و مدعی شد که هر‌روز ابوالفضل را می‌بیند که سر یک چهارراه در حاشیۀ تهران دست‌فروشی می‌کند.

چند روز بعد تماسی دیگر با این خانواده صورت می‌گیرد و یکی مدعی می‌شود که ابوالفضل در یکی از روستاهای جادۀ کلات مشغول به کار است.

نشانه‌هایی که او می‌دهد این‌بار دقیق‌تر از بار قبلی است اما این‌بار پدر و مادر دل‌نگران، که یارای ماندنشان نیست، خیلی زود، با گرفتن آدرس، راهی کلات می‌شوند اما این‌بار مشخص می‌شود که، نه‌تنها ابوالفضلی در آنجا نیست، حتی سر و کلۀ فرد تماس‌گیرنده هم پیدا نمی‌شود.

http://yon.ir/EsL5D

ادامه گزارش

yon.ir/Qhdbk