بهلول هارون را در حمام دید و گفت:

بهلول هارون را در حمام دید و گفت: به من یک دینار بدهکاری، طلب خود را می خواهم.هارون گفت: اجازه بده از حمام خارج شوم

من که این جا عریانم و چیزی ندارم بدهم.بهلول گفت: در روز قیامت هم این چنین عریان و بی چیز خواهی بود

پس طلب دنیا را تا زنده ای بده. که حمام آخرت گرم است و دستت خالی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.