درک حضور در اموات

درک حضور در اموات

یکی از آداب قبرستان این هست وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر رو ترک نکنید بلکه مدتی کنار قبر بنشینید، زیرا مرده وجود شما رو حس میکند و از بودن شما آرامش میگیرد:

شخصی از امام موسی کاظم علیه السلام سؤال کرد:

مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می کند، آگاه بدان است؟

امام فرمود: بله و تا زمانی که بر سر قبر او هست، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می یابد.

و زمانی که بلند شده و از کنار قبر میرود، از رفتن او وحشتی به مرده وارد می‌شود.

قالَ: قُلْتُ لَهُ الْمُؤْمِنُ یَعْلَمُ بِمَنْ یَزُورُ قَبْرَهُ قَالَ نَعَمْ وَ لَا یَزَالُ مُسْتَأْنِساً بِهِ مَا دَامَ عِنْدَ قَبْرِهِ فَإِذَا قَامَ وَ انْصَرَفَ مِنْ قَبْرِهِ دَخَلَهُ مِنِ انْصِرَافِهِ عَنْ قَبْرِهِ۸ وَحْشَةٌ.

 اصول کافی، ج 3، ص 228

زیارت_اموات

Howzehir

برگ_سبز

برگ_سبز

روزی خبر رسید که قرار است شیخ مرتضی انصاری قدس الله سره به بغداد بیاید، مردم بغداد تعطیل عمومی اعلام نموده و به استقبال شیخ حرکت کردند. سفیر ایران در بغداد هم طبعاً یا تصنعاً می‌خواست برای استقبال حرکت کند

ناگاه یکی از سفرای خارجی بر او وارد شد، سفیر ایران از رفتن به استقبال منصرف شد ولی آن مرد فهمید که سفیر ایران قصد رفتن به جایی داشته و پرسید به کجا می‌خواستید بروید؟

جواب داد: به استقبال شیخ مرتضی انصاری، مرجع بزرگ شیعیان. آن فرد که متوجه شد شخص عالیقدری می‌خواهد بیاید، اظهار تمایل نمود به همراه سفیر ایران در استقبال شرکت کند.

بر مرکب‌هایشان سوار شدند و از میان مردم گذشته و با سرعت خود را رساندند و در انتظار جلال و موکب پرشکوه شیخ بودند تا آنکه دیدند شیخی بر الاغ برهنه‌ای سوار است و بدون هیچ‌گونه آلایشی به همراه یک نفر به طرف بغداد می‌آید

فکر کردند مسافری غریب است و سفیر ایران و همراهانش که شیخ را نمی‌شناختند بدون اعتناء از او گذشتند، اما طولی نکشید آن شیخ به جمعیت رسید.

ناگهان صدای صلوات و سلام و غوغای شادی بلند شد و مردم مانند دریای مواج به طرف شیخ آمده و دور او را گرفتند و زیارتش می‌کردند، معلوم شد آن شیخ ساده و بی پیرایه‌ای که سوار الاغ بود، همان مرجع تقلید بزرگوار و جلیل‌القدر مسلمانان است که مردم برای دست‌بوسی او سر از پا نمی‌شناسند.

سفیر خارجی حیرت زده و مبهوت در مراجعت به طرف شهر به سفیر ایران گفت: شنیده بودم که حضرت عیسی (علیه‌السلام) با آن همه عظمت و پیروانی که داشت پیاده راه می‌رفت و بر الاغ برهنه سوار می‌شد، اما باور نمی‌کردم. ولی امروز با دیدن این شیخ جلیل، یاد مسیح برایم زنده شد و یقین پیدا کردم آنچه در سیره انبیاء شنیده‌ام صحیح است و بدان عقیده پیدا کردم ✨

کتاب مردان علم در میدان عمل

Tebyan

در زرقان شیراز

http://uupload.ir/files/p4vd_%D8%AF%D8%B1_%D8%B2%D8%B1%D9%82%D8%A7%D9%86.jpg

در زرقان شیراز«ماه شرف نظری»75ساله هر روز همسرش«قربانعلی محمدی»83 ساله را که از 35 سال پیش نابینا شده به گردش میبرد تا روحیه اش ضعیف نشود

امیدوارم عشقتون این چنین بی تاریخ انقضاء باشه

zendegisalam

 

ببخشید_چند_لحظه

ببخشید_چند_لحظه

"لوئیز. هی" در کتاب "شفای درون" می‌گوید:

تمام بیماری‌ها از افکار سرچشمه می‌گیرد، یعنی افکار ما هستند که بیماری‌ها را تولید می‌کنند، مثلاً:

سرطان؛ ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است،

بیماری قند، به خاطر افسوس گذشته‌ها را خوردن است،

ام‌اس: به دلیل عصبانیت طولانی‌مدت و کینه‌ورزی است

سردرد؛ انتقاد از خود و ترس،

زکام؛ آشفتگی ذهنی،

درد؛ نیاز به محبت آغوش گرم؛

فشارخون؛ مشکل عاطفی درازمدتی است که حل نشده،

پس باید ذهنمان را بشوییم،

دیگران را ببخشیم؛

خودمان را ببخشیم؛

بیشتر محبت کنیم؛

کمتر گله و شکایت کنیم؛

بیشتر بخندیم و شاد باشیم...

بدانیم هر کسی در سطح آگاهی‌اش عمل کرده و افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند

حتی خودمان، گذشته را رها کنیم و لباس شادی به تن کنیم،

و کارهایی را که از عهده انجام آن بر نمی‌آییم به خدا بسپاریم، تا از بیماری‌ها رهایی پیدا کنیم...