به دلیل اشتراک کنیه آن حضرت با کنیه امام محمدباقر علیهالسلام، در منابع رجال و حدیث شیعه از وی با کنیه ابوجعفر ثانی یاد شده است.
کنیه خاص آن حضرت ابوعلی است.
القاب
در منابع علاوه بر لقب مشهور جواد، القاب فراوان دیگری نیز به ایشان نسبت داده شده است، از جمله تقی، زکی، مرتضی، قانع، رضی، مختار، متوکل، مرضی، متقی، منتجب، عالم ربانی و هادی.
طبق روایتی، امام رضا علیهالسلام او را صادق، صابر، فاضل، قرة اعین المؤمنین، و غیظ الملحدین خوانده است.
به نوشته نویسنده ناشناخته کتاب القاب الرسول و عترته، امامجواد علیهالسلام در میان مردم به اعجوبه اهل البیت ، نادرة الدهر، بدیع الزمان، عیسی ثانی، و ذوالکرامات نیز شهرت داشته است.
فضایل
امام محمّدتقی همانند دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) در خصال نیک و اخلاق پسندیده همچون جدّ خویش، پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)بود.
در عبادت و طاعت شهرتی تمام داشت و بیشتر روزها در روزه بود و شبها به عبادت و راز و نیاز.
پیوسته این حدیث پیامبر (صلی الله علیه وآله)را بر زبان داشت که «هر کس نماز شب بگزارد، چهرهاش در روز زیبا و نورانی گردد.»
فروتنی امام محمّد تقی (علیه السلام) از صفات برجسته او است.
در برخورد با مردم بسیار متواضع و مهربان بود و میفرمود: «فروتنی، زینت و شرافت حسب و نسب است.»
جود و بخشش او زبانزد همه بود و امروزه نیز آن امام (علیه السلام) را بدین صفت میشناسند و بدین روی از القاب مشهورش «جواد الائمّه» است. هر کس نیازی بدو میآورد، حاجت روا بازمیگشت. آنچه از موقوفات بنیهاشم و پدران معصومش به دست میآورد، میان نیازمندان تقسیم میکرد.
نقش انگشتری حضرت
نقش انگشتری وی، همچونپدرش، «العزهللّه» بود، گرچه نقشخاتم او را «حسبیاللّه حافظی» و «نِعْمَ الْقادِرُ اللّهُ» نیز ذکر کردهاند.
نسب
امام جواد تنها فرزند امام رضا علیهالسلام است.
مادر وی از کنیزان ( امّ ولد ) امامرضا علیهالسلام بود که در منابع با نامهای گوناگون از او یاد شدهاست. شیخ مفید از او با نام سبیکه، از اهالی نَوْبه، یاد کرده و نام سکینه در برخی منابع، احتمالاً مُصَحَّفِ سبیکه است. همچنین گفتهاند نام وی دُرّه بوده و امام رضا علیهالسلام او را خیزران خوانده است که همگی صورت مصحَّف اسامی خیزران و دُرّه را نقلکردهاند). او را از خاندان ماریه قبطیه ، همسر رسول خدا، نیز دانستهاند. در دلائل الامامه نام او ریحانه و کنیهاش امالحسن ذکر شدهاست. این تعدد نام چه بسا از آنروست که کنیزان به دلایلی، از جمله تغییر مالکانشان، با اسمها و کنیههای گوناگون خوانده میشدند.
ولادت و وفات
به تصریح تمام منابع، زادگاه آن حضرت مدینه و سال تولد وی۱۹۵ بوده است، اما درباره روز و ماه ولادت اختلاف نظر وجود دارد. قول مشهور و منحصر به فرد، دهم رجب است که شیخ طوسی در مصباح المتهجد نقل کردهاست، ولی بیشتر منابع زادروز امام را نیمه ماه رمضان دانستهاند.
حضرت جواد علیهالسلام در بغداد درگذشت. اغلب منابع زمان وفات وی را اواخر سال۲۲۰ ذکر کردهاند.
مسعودی سال وفات ایشان را ۲۱۹ ذکر کرده، ولی تستری این قول را صحیح ندانسته است. روز و ماه وفات امام، در پارهای منابع پنجم یا ششم ذیحجه و در برخی دیگر آخر ذیقعده آمده است. بدینترتیب، عمر شریف آن حضرت ۲۵ سال و اندی بوده است.
نحوه شهادت
اغلب منابع کهن به صراحت سخنی از شهادت امام جواد علیهالسلام به میان نیاوردهاند اما در کتاب اثبات الوصیه ، منسوب به مسعودی ]، درباره مسموم شدن امام به دست همسرش، ام فضل، گزارش مفصّلی آمده است. بنابراین گزارش، امفضل به تحریک معتصم عباسی و جعفر، برادر تنی امفضل، و از روی حسادت به همسر دیگر امام، امام را مسموم کرد، اما بعد پشیمان شد. ]بنا بر روایاتی دیگر، یکی از وزرای معتصم به دستور خلیفه، امام جواد علیهالسلام را مسموم کرد. برخی نیز خبر مسمومیت امام را به عنوان قول مرجوح ذکر کردهاند اما شیخ مفید و طبرسی تصریح کردهاند که این موضوع نزد آنها به اثبات نرسیده است. با اینکه گفته کسانی چون کلینی ، مفید و طوسی را در مورد مرگ طبیعی امام نمیتوان نادیدهگرفت، ولی وجود قراینی چون جوان بودن امام، احضار وی به بغداد به دستور معتصم و فوت ناگهانیاش در آن شهر ، شهادت حضرت را محتمل مینماید. بر اساس منابع تاریخی واثق، پسر معتصم، بر جنازه امام نماز گزارد. مدفن حضرت جواد علیهالسلام مقابر قریش در بغداد، پشت قبر جدّش، موسی بن جعفر علیهماالسلام، است که امروزه کاظمین نامیده میشود.
وقایع زندگی
امام جواد علیهالسلام هفت سال و اندی از عمر پدرش، امام رضا علیهالسلام، را درک کرد و با دو خلیفه عباسی، مأمون و معتصم، معاصر بود. ]بنابراین، نقل برخی منابع که وی در زمان خلافت واثق عباسی (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲) از دنیا رفته نادرست است، زیرا واثق در ۲۲۷، یعنی سال وفات معتصم، به خلافت رسید.
احتمالاً نماز خواندن واثق بر جنازه آن حضرت، منشأ این اشتباه بوده است. ]آگاهیهای تاریخی درباره وقایع زندگی امامجواد علیهالسلام اندک است. افزون بر محدودیتهای سیاسی، که مانع نشر اخبار راجع به امامان میشد، کوتاهی عمر آن حضرت نیز عامل مؤثری در نبود اخبار در منابع تاریخی است. به علاوه، امام بیشتر عمر خود را در مدینه، دور از مرکز خلافت، به سر آورده است. در سال۲۰۰، رجاء بن ابیضحاک (از امرای مأمون) به دستور مأمون، امام رضا علیهالسلام را از مدینه به مرو فرستاد. به نوشته بیهقی در تاریخ بیهق ، امام جواد در ۲۰۲، برای زیارت پدرش، از راه بیهق به طوس رفت. گزارش برخی منابع مبنی بر اینکه مأمون در همان سال دختر خود، امحبیب، را به عقد امام رضا علیهالسلام و دختر دیگرش، امفضل، را به عقد امام جواد علیهالسلام در آورد، میتواند قرینهای بر درستی گزارش بیهقی باشد همچنین بنابر پارهای روایات شیعی ، امامجواد، که در زمان شهادت پدرش در سال۲۰۳، در مدینه اقامت داشت، برای غسل دادنِ پدر و اقامه نماز بر پیکر او، به طوس رفت.
مسافرت
ظاهراً امام سه بار به بغداد سفر کرده است. به نوشته جعفر مرتضی عاملی، (سفر نخست بلافاصله پس از ورود مأمون به بغداد در سال ۲۰۴ بوده که وی امامجواد علیهالسلام را از مدینه به بغداد فراخواندهاست. مؤید ایننظر، روایت نعیبی مبنی بر حضور امام در بغداد در کودکی و گفتگوی آن حضرت با مأمون است.
گرچه درباره این روایت مناقشه شده، جعفر مرتضی عاملی کوشیده است که آن را تأیید کند و به اشکالات آن پاسخ گوید. شاهد دیگر، گزارش شیخ مفیداز مراسم ازدواج امام جواد علیه السلام در نه سالگی با امفضل است.
ازدواج امام جواد
مأمون پس از ولایتعهدی امامرضا علیهالسلام، دخترش امحبیب را بهعقد وی و دختر دیگرش، امفضل، را به عقد امامجواد علیهالسلام درآورد
در اینکه ازدواج حضرت با امفضل، پیش یا پس از وفات امامرضا بوده، اختلاف هست.
در منابعشیعی گزارش مفصّلی وجود دارد که شیخمفید آن را در الارشاد آورده که مؤید ازدواج امام پس از رحلت پدر است. بنابر این گزارش، مأمون به دلیل علاقه بسیارش به حضرتجواد علیهالسلام میخواست دختر خود، امفضل، را به ازدواج وی در آورد، اما عباسیان که از این امر ناخشنود بودند، به بهانه سن کم امام، مأمون را از این کار منع کردند. مأمون برای اقناع آنان پیشنهاد کرد حضرت را امتحان کنند. در روز امتحان، عباسیان قاضی یحیی بن اَکثم را حاضر کردند تا با امام بحث فقهی کند. مأمون بعد از غلبه امامجواد علیهالسلام بر یحیی بن اکثم، در همان مجلس دختر خود را به همسری او در آورد و مراسم بسیار باشکوهی برگزار نمود. در این مراسم، که ظاهراً در سال۲۰۴ بوده، فقط عقد ازدواجصورتگرفتهاست ولیامفضل را در ۲۱۵ به مدینه بردند.
دلیل مسموم شدن حضرت بدست ام الفضل
ظاهراً رابطه امامجواد علیهالسلام با امفضل چندان گرم نبوده تا جایی که امفضل در نامهای به پدرش از کنیز گرفتن امام شکایت کرده ولی مأمون به شکایت او توجه ننموده و او را از شکایت دوباره منعکردهاست. پیشتر گفته شد که برخی دلیل مسموم شدن حضرت به دست امفضل را همینموضوع دانستهاند. امفضل، پس از وفات امام، به حرم معتصمعباسی پیوست. حضرت از امفضل فرزند نداشت و فرزندان وی از امولدی به نام سمانه بودند.
فرزندان امام
در همه منابع از دو پسر امام به نامهای علیالهادی (امامدهم شیعیان) و موسی مُبَرقَع یاد شده استکه نسل امام از طریق این دو ادامه یافت. در برخی کتابهای انساب، با اختلاف، پسران دیگری به امام نسبت داده شده است. که در منابع کهن ذکری از آنان نیست. نامهای دختران گوناگون ذکر شده است؛ شیخمفید از دو دختر وی به نامهای فاطمه و اَمامه یاد کردهاست، اما در دلائلالامامه نام دخترانامام، خدیجه، حکیمه و امکلثوم ضبط شده است. فخر رازی نامهای بهجت و بَریهه را نیز بر آنها افزوده و یادآور شده که از هیچیک از دختران نسلی نمانده است. ظاهراً مادر همگی فرزندان امام، سمانه بوده است.
استدلال معتقدین به امامت
در برابر، معتقدان به امامت امامجواد علیهالسلام چنین استدلالمیکردند که امامان، برهان خدا و حجت او بر روی زمیناند و نباید سن آنها را ملاک قرار داد.