ماه خوب عاشقی دارد به پایان میرسد
لحظه ی تودیع مهماندار و مهمان میرسد
آسمان چشمهای عاشقان ابری شده
مثل این سی شب دوباره بوی باران میرسد
پشت پایش ازدوچشمم رودی ازخون میرود
از هراس دوری اش دارد به لب جان میرسد
گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند
طرفة العینی گذشت ووقت هجران میرسد
با مجیر وبا ابو حمزه چه حالی داشتیم
زود دارد افتتاح ما به پایان میرسد
بی سر و پا آمدم،حالا سراپا ثروتم
آری آری بر فقیران لطف سلطان میرسد
مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد
این فقط از خلق نیکوی کریمان میرسد
آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده گان
تا که آوای فغان از بند شیطان میرسد
تا به قدر ذره ای مژگان من نمناک شد
دیدم از دریای رحمت موج غفران میرسد
تاکه گفتم"بالحسین، العفو"،دستم را گرفت
لطف اوبر ماپس از ذکر "حسین جان" میرسد
هرشب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند
ناله ی واویلتا از عرش رحمان میرسد
وعده ی ما اربعین، پای پیاده از نجف
کربلا آغوش خود بگشا که مهمان میرسد
ألـلَّـھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
گل نرگس ازرشت