در آخرین روز بهار...
بهار گلشن من میرود، چه چاره کنم؟
صفای دشت و دمن میرود، چه چاره کنم؟
چه جای نغمه که گل نیز پا به پای بهار
ز چشم مرغ چمن میرود، چه چاره کنم؟
عجب مدار که از رفتنش به خاک افتم
که جان خسته ز تن میرود، چه چاره کنم؟
به هر کجا که حدیثیست از نگونساری
ز بخت بنده سخن میرود، چه چاره کنم؟
سه ماه چارهگر ِ استخارههایم بود!
بهار توبهشکن میرود، چه چاره کنم؟!
سعید_سلیمان_پور
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن میرسد، چه چاره کنم؟
لسان_الغیب
bolfozool