معنای فجور
«فُجُورَ»: از ماده «فجر» میباشد که به معنای دریدن و شکافتن و ایجاد شکاف گسترده در یک چیز است، و به صبح «فجر» میگویند، چون شب را میشکافد؛ و «فجور» دریدن پرده دیانت است. (مفردات ألفاظ القرآن/۶۲۵-۶۲۶) و به خاطر کثرت استعمال این لفظ در شکافتن و باز کردن باب گناهان، کلمه «فجور»، به نحو خاص در مورد گناه استفاده میشود، به نحوی که هرکسی که از حق فاصله بگیرد، «فاجر» خوانده میشود (معجم المقاییس اللغة۴/ ۴۷۵) که جمع آن «فُجَّار» (المطففین/۷) و «فَجَرَة» (عبس/۴۲) است.
خداوند در سوره ی می فرماید : « فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها » شمس:8
فَأَلهَمَها: پس الهام و افهام فرموده مر آن نفوس را، فُجُورَها: دروغ و ناپاکی و بیباکی او را، وَ تَقواها: و پرهیزکاری و فرمانبرداری او را.
و در سوره ی می فرماید: «بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ»
بلکه انسان میخواهد که پیش رویش [پرده تقوی و دیانت] را بدرد. [جلوی خود را برای انجام گناهان باز کند].
در تفاوت «فسق» و «فجور» گفتهاند :«فسق» به معنای خروج از طاعت خداوند بر اثر ارتکاب معصیت است، اما «فجور» حالت برانگیخته شدن در معصیتها و گشاده کردن باب معاصی بر خویش است، مثلا کلمه «فاجر» را، نه برای کسی که مقدار کمی شراب بخورد، بلکه برای کسی که چنان مست شود که چیزی جلودارش نباشد، به کار میبرند. (الفروق فی اللغة، ص۲۲۵) همچنین لازم به ذکر است که فجور در لغت، به طور خاص، به معنای «کذب» نیز به کار میرود به طوری که به شخص دروغگو، فاجر میگویند. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۲۶)
Howzehir