یادی_از_شهدا

http://s2.picofile.com/file/8286855118/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86_%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C.jpg

یادی_از_شهدا

آخرین روزهای سال ۱۳۶۲ بود که خبر شهادت پدرم به ما رسید. بعد از یک هفته عزاداری، مادرم به همراه فامیل برای برگزاری مراسم یاد بود به زادگاه پدرم (خوانسار) رفتند و من هم بعد از هفت روز اولین‌بار به مدرسه رفتم.

همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند (والدین باید آن را امضاء کنند.) آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک‌آلود، با این فکر که چه کسی باید برنامه مرا امضاء کند به خواب رفتم.

در عالم رویا پدرم را دیدم که مثل همیشه خندان و پرنشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت: [زهرا آن نامه را بیاور تا امضاء کنم.] گفتم: [کدام نامه؟] گفت: همان نامه‌ای که امروز در مدرسه به تو دادند.

برنامه را آوردم اما هر خودکاری که برمی‌داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون می‌دانستم پدرم با قرمز امضاء نمی کند، بالاخره یک خودکار آبی پیدا کردم و به او دادم و پدرم شروع کرد به نوشتن.

صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می‌شدم از خواب دیشب چیزی خاطرم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می‌کردم، ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد.

باورم نمی‌شد! اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات برنامه دست خط پدرم که به رنگ قرمز نوشته بود: اینجانب نظارت دارم. سید مجتبی صالحی و امضاء.

پ.ن: امضای این شهید به عنوان معجزه‌ی #شهید_سیدمجتبی_صالحی_خوانساری نامگذاری شده، که در تهران، خیابان طالقانی، موزه آثار شهدا نگهداری می‌شود. این امضا، با تعداد زیادی از امضاهای شهید تطبیق داده شده و آیت الله خزعلی هم مرقومه ای پای آن نوشته است

برگ_سبز

برگ_سبز

بنده و اسیر

سلطان ملک شاه سلجوقی، بر فقیهی گوشه نشین و عارفی عزلت گزین وارد شد. حکیم سرگرم مطالعه بود و سر برنداشت و به ملک شاه تواضع نکرد.

بدانسان که سلطان به خشم اندر شد و به او گفت: آیا تو نمی دانی من کیستم؟ من آن سلطان مقتدری ام که فلان گردن کش را به خواری کشتم و فلان یاغی را به غل و زنجیر کشیدم و کشوری را به تصرف در آوردم.

حکیم خندید و گفت: من نیرومندتر از تو هستم، زیرا من کسی را کشتم که تو اسیر چنگال بی رحم او هستی. شاه با حیرت پرسید: او کیست؟

حکیم به نرمی پاسخ داد: آن نفس است؛ من نفس اماره خود را کشته ام ولی تو هنوز اسیر نفس اماره خودی. اگر اسیر او نبودی، از من نمی خواستی که پیش پای تو به خاک افتم و عبادت خدا بشکنم و ستایش کسی را کنم که چون من انسان است

ملک شاه از شنیدن این سخن شرمنده شد و عذر خطای گذشته خود را خواست.

 مجله معارف شماره 64

روابط عمومی فرودگاه بین المللی سردار جنگل رشت دقایقی قبل اعلام کرد :

روابط عمومی فرودگاه بین المللی سردار جنگل رشت دقایقی قبل اعلام کرد :

با تلاش شبانه روزی همکاران باندها و سطوح این فرودگاه از برف پاکسازی و آماده پذیرش از مسافران شد.

صبح و عصرفردا 18 پرواز رفت و برگشت به تهران ، مشهد ، اصفهان ، بندرعباس ، اهواز و کیش  انجام می شود.

تمامی پروازهای دیروز و امروز از فرودگاه بین المللی سردارجنگل رشت لغو شده بود.

شهروندان می توانند برای آگاهی از وضعیت پروازها با شماره تلفن های 199 و 3 -33727001 و33727176 تماس بگیرند.

"بحران" در فرودگاه مشهد

"بحران" در فرودگاه مشهد/ مسافران در هواپیما محبوس شدند!

مسافران پرواز شرکت هواپیمایی ماهان به شماره ۱۰۳۴ مشهد-تهران ۵ ساعت است که در داخل این هواپیما بلاتکلیف مانده‌اند و نه هواپیما به مقصد تهران پرواز می‌کند و نه به مسافران اجازه داده می‌شود از هواپیما پیاده شوند.

به گفته ی یکی از مسافران، وضعیت داخل هواپیما بسیار بحرانی و میان مسافران و کادر پرواز دعوا شده و عده‌ای می‌خواستند از درب هواپیما به هر طریق ممکن خارج شوند.

مسافران این هواپیما از ساعت 13:30 در هواپیما هستند.

خبرگزاری صداوسیما خراسان رضوی

وضعیت اضطراری پرواز مشهد- تهران شرکت ماهان

وضعیت اضطراری پرواز مشهد- تهران شرکت ماهان 

برخی مسافران قصد باز کردن درهای هواپیما و خروج از آن بدون وجود پلکان دارند!

عدم پاسخگویی مسئولان فرودگاه و ماهان

تسنیم

شهرآرا نیوز: