برگ_سبز
عدالت
بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
بنا به دستور المعتضد بالله (خلیفه عباسی ) امیر احمد سامانی بر سر عمرولیث از بخارا لشکر کشید هنگامیکه از کوچه باغهای بخارا میگذشت شاخه میوه داری که از باغ بیرون آمده بود توجه او را جلب نمود.
خواجه نظام الملک در سیر الملوک مینویسد که امیر احمد با خود گفت اگر سپاه دادگری مرا منظور نموده دست به میوه این شاخه نزدند و آن را نشکستند بر عمرو لیث پیروز خواهم شد چنانچه شکستند از همینجا برمیگردم.
یکی از معتمدان را گماشت و به او دستور داد هر کس این شاخه را شکست او را پیش من بیاور سپاهی که دوازده هزار سرباز و فرمانده داشت از آن کوچه گذشته و هیچ کدام از بیم عدالت امیر احمد به شاخه میوه توجهی ننمودند.
گماشته پیش امیر آمده توجه نکردن سپاهیان از بعرض رسانید، امیر از اسب پیاده شده سر به سجده نهاد، نتیجه اش این شد که در هنگام روبرو شدن دو لشکر، عمرو لیث با اینکه هفتاد هزار سرباز داشت شکست خورد اسبش او را به میان لشکر امیر احمد آورد و اسیر گشت.
دادگری امیر احمد به طوری بود که در روزهای برفی سواره بر سر میدان میایستاد تا اگر بینوائی را در بانان مانع از عرض و نیاز و درخواست در این روز سرد شوند، او را ببیند و تقاضایش را انجام دهد.