اهل شهر عشقم

اهل شهر عشقم

من پریشانم و از روحی پریشان می نویسم  
 صخره ای فرسوده ام از موج و طوفان می نویسم
گریه کن بانوی من این بغض های واپسین را
گریه کن ... من شاعرم در زیر باران مینویسم
چند روزی بیشتر در شهرتان شاید نباشم
اهل شهر عشقم و از طاق بستان می نویسم
از نگاهی قهوه ای از چشم های نافذی که
 آبادی ام را کرد ویران می نویسم
عاشقم ... دیوانه ی شهری که صحرایی ندارد
از خیابان ! از خیابان ! از خیابان ! مینوسیم
اوهمیشه  فال قهوه ها را دوست دارد
فالگیرش می شوم از راز فنجان می نویسم
شاعرم ؟ نه ... آخرین کفر زمان بی مکانم
با تمام کافری هایم از ایمان می نویسم
این غزل دارد قصیده می شود ای مهربانان
من ولی از عاشقی هایم کماکان می نویسم

(زنگ سلامت) هرگاه فکر کردید کاری از شما بر نمی آید

http://s9.picofile.com/file/8279080400/%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%DA%A9%D8%B1_%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF.jpg

هرگاه فکر کردید کاری از شما بر نمی آید و نمی توانید انجامش دهید، به این عکس نگاه کنید!

شما کلکسیونی از توانمندی‌ها هستید...

Tebyan

ای کاشکی به عالم ، تا چشم کار می آرد ،

ای کاشکی به عالم ، تا چشم کار می آرد ،
دل بود و آدم آن را قربان یار می کرد
زاین خوبتر چه میشد گر هر نفس ، به جانان ،
یک جان تازه میشد عاشق نثار می کرد.
دل را ببین که نگریخت از حمله ای که آن چشم
بر شیر اگر که می برد ، بی شک فرار می کرد .
جان را به زلف جانان از دست من بدر برد ،
دلبر اگر نمیشد این دل چه کار می کرد .
دلبر اگر دلم را میخواند بنده ، هر چند
آزادی است اینم ، دل افتخار می کرد.
باران دیدۀ من در فصل دوری او
صحرای سینه ام را چون لاله زار می کرد

کودکان گاهی در نتیجه گرسنگی

http://s9.picofile.com/file/8279079992/%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86.jpg

کودکان گاهی در نتیجه گرسنگی، خستگی، بیخوابی و مخصوصا دور بودن از پدر و مادر، بدخلق می‌شوند

 با غذا دادن به موقع، خواب منظم و محبت مناسب به او می‌توان از این گونه رفتارها جلوگیری کرد

Tebyan

حدیث

حدیث

امام صادق علیه السلام: إنَّ المَرءَ یَحتاجُ فى مَنزِلِهِ وَ عِیالِهِ إِلى ثَلاثِ خِلالٍ یَتَکَلَّفُها وَ إن لَم یَکُن فى طَبعِهِ ذلِکَ: مُعاشَرَةٌ جَمیلَةٌ وَ سَعَةٌ بِتَقدیرٍ وَ غَیرَةٌ بِتَحَصُّن؛

مرد در خانه و نسبت به #خانواده اش نیازمند رعایت سه صفت است هر چند در طبیعت او نباشد:

1. خوشرفتارى،

2. گشاده دستى به اندازه

3. غیرتى همراه با خویشتن دارى.

تحف العقول، ص۳۲۲