ترسانک

ترسانک

چرانگاه نمی کنی؟

بعدازفیلم ترسناکی که دیده بودشب هاسعی می کردوقتی به دستشویی می رود به آینه نگاه نکنددرفیلم دیده بودهنرپیشه سرخوشانه درحال مسواک زدن بودکه ناگهان شخصی درآینه دستشویی پشت سرش ظاهرمی شود وبهش می خندد یک شب که خواب آلودبرای مسواک زدن به دستشویی می رود دیدخمیردندان تمام شده خمیردندان را دیروزخودش خریده بودوفقط یک باراستفاده کرده بود فکرمی کرد خیالاتی شده دوباره تیوپ خالی خمیردندان رافشارداددریغ از یک ذره ازتعجب خواب ازسرش پرید خواست ازدستشویی بیرون بیاید دید درقفل شده درراکه قفل نکرده بود بادلهره داشت دستگیره در رامی چرخاند که ناخودآگاه چشمش به آینه افتادباخمیردندان روی آینه نوشته بود (به آینه نگاه کن ترس نداره که)