مردی زرتشتی بمرد و

مردی زرتشتی بمرد و قرضی

بر عهده او بماند،

پس مردی پسر او را گفت؛

خانه ات را بفروش و قرضهایی را که به گردن

پدرت بود را بپرداز!

گفت؛اگر چنان کنم،پدرم در بهشت شود؟!

گفت؛ نی!

گفت؛پس بگذار او در آتش باشد و من

در خانه خود به آرامش...!

Nasim_shomal

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.