علاءالدین، در سال های نه چندان دور، همدم بسیاری از خانواده ها بود.
روزها و شب هایی که نفت و گازوییل کمیاب بود. در تک اتاق گرم ِ خانواده دورهمی های گرمی تدارک دیده می شد به صرف چای قند پهلو، تخمه و میوه.
بسیاری از شب های سرد جنگ و بی برقی با آن روشن و گرم می ماند.
نان گرم، همیشه در سفره پیدا می شد.
قابلمه غذا از صبح زود روی آن بار گذاشته می شد و صلاة ظهر، غذای داغ خوشمزه برای بچه مدرسه ای هایی که شلوارشان تا زانو از برف و باران خیس شده آماده بود.
دست های یخ زده را گرم می کرد.
چه جوراب ها که روی علاءالدین به فنا نرفت!
خودش یک تنه، هم اجاق گاز بود هم شوفاژ هم مایکروویو هم شمع و هم از صدتا چای ساز، چای خوش طعم تری آماده داشت.
یک چراغ کم ادعا و کار راه انداز که جزیی از تاریخ شد...
زهرا کاشانی
سوسک و کرم در غذای پرسنل و بیماران در یکی از بیمارستانهای مشهد
صداوسیما
شهرآرا نیوز
جهانگیری در تماس تلفنی با نخست وزیر عراق: هدایت نبرد موصل و مدیریت همزمان مراسم اربعین حسینی نشانگر اقتدار دولت عراق است
تقدیر معاون اول رییس جمهوری از میزبانی کریمانه دولت و مردم عراق از زائران امام حسین (ع)
پیشرفت های خوبی در خصوص موضوعات دو جانبه و مناسبات میان دو کشور حاصل شده است و امیدوارم روابط تهران و بغداد به عنوان الگویی در میان سایر کشورهای همسایه مطرح باشد.
نخست وزیر عراق: دولت و دستگاههای رسمی و غیررسمی عراق در خدمت زائران امام حسین(ع) هستند
خوشبختانه وضعیت قانونمندی تا کنون وجود داشته و سازماندهی خوبی شده بگونه ا ی که تاکنون 2 میلیون روادید برای زائران ایرانی صادر شده است
irna1313
پس از برخورد ناشایست پرسنل شهرداری فومن معاون سیاسی استانداری گیلان دستور تعلیق کارمند متخلف و دلجویی از دستفروش زن را صادر کرد
IRNA1313
گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد،
نم نمک "شاپرکی" خوشگل و زیبا بشوی...
گاهی انگارضروری ست بِگندی درخود ،
تا مبدل به" شرابی" خوش و گیرا بشوی...!
گاهی ازحمله ی یک گربه،قفس میشکند،
تا تو پرواز کنی،راهی صحرا بشوی...
گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست،
باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی...
گاهی ازچاه قرارست به زندان بروی،
"آخرقصه هم آغوش زلیخا بشوی"
loulemancity