دیوانه! از دیوانه بودن دست بردار
از سوختن، پروانه بودن دست بردار
ای
بادهات خون دلم، ای دائمالخمر
یک جرعه از میخانه بودن دست بردار
بگذار
گاهی هم بفهمم مست مستم!
از مستی از پیمانه بودن دست بردار
زانو
که دارم! از چه میگردی؟ بیا از،
سرگشتهی هر شانه بودن دست بردار
تا
کِی خیالت باشد اینجا و خودت نه؟
ای عشق! از افسانه بودن دست بردار
:: رضا احسانپور