گفتگو با...دل

گفتگو با...دل

دوش با دل گفتگویی چالشی،

بر سر اوضاع عالم داشتیم

گفتمش ای دل نگویی دائماً

توی این دنیا فقط غم داشتیم

توی دیس ما  اگر مرغی نبود

بر سر سفره که شلغم داشتیم!

با ضِمادِ وعده ها شکر خدا

روی زخم معده مرهم داشتیم!

وضع  اعضا و جوارح جور بود

تا حدودی شکل آدم داشتیم!

آن هم از اوضاع درهم بود اگر

اَبرویی گه گاه درهم داشتیم

پوزخندی زد که: آری داشتیم

آنچه را گفتی، مسلّم داشتیم

فکر می‌کردیم فقر و فاقه بود

پس نگو عیش دمادم داشتیم!

جنسمان القصّه جورِ جور بود

شاعری مثل تو را کم داشتیم!

بوالفضول_الشعرا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.