قالیمتر!
منتظر تاکسی بودم که یک قالیچه پرنده کنارم ترمز کرد، رانندهاش سندباد بود. گفت: بپر بالا!
روی قالیچه پرنده نشستم. «قالیمتر» را روشن کرد و گفت: حالا کجا میخواهی بری؟