برگ سبز

برگ سبز

فرزند آیت الله  فاطمے نیا :

 روزی با پدر میخواستیم برویم به یک مجلس مهم ؛ وقتی آمدند بیرون خانه ، دیدم بدون عبا هستند ...

گفتم عبایتان کجاست؟

گفتند مادرتان خوابیده و عبا را رویشان کشیده ام ؛

 به ایشان گفتم بدون عبارفتن آبروریزی است ...

ایشان گفتند :

اگر آبروی من در گروی این عباست

و این عبا هم به بهای از خواب پریدن مادرتان است ؛

نه آن عبارا می خواهم نه آن آبرو را ...

در خانه ای که آدم ها یکدیگر را دوست ندارند

بچه ها نمی توانند بزرگ شوند ...

شاید قد بکشند ؛

اما بال و پر نخواهند گرفت ...

TebyanOnlin

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.