گل من، قلبت را، به خداوند سپار

گل من، قلبت را، به خداوند سپار
آن همه تلخی و غم، این همه شادی و ایمانت را
گاهی از عشق گذر کن و دلت را، بسپار
به خداوندی که
خوب می داند گل من؛
سهم تو از دل چیست...!
گاه، دلتنگ شوی،
گاه، بی حوصله و سخت و غریب!
و زمانی را هم، غرق شادی و پر از خنده و عشق...
همه را، ای گل ناز، به خداوند سپار...
خاطرت جمع، عزیز! که عدالت؛ خصلت مطلق اوست...
گل نازم؛ این بار
چشم دل را واکن

سلیمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.