شیوه جالب تشکر پرویز پرستویی از فرهنگیان

شیوه جالب تشکر پرویز پرستویی از فرهنگیان

پرویز پرستویی با انتشار عکسی در اینستاگرامش نوشت:

سرمایه دار عزیز یادت هست…؟ هردو تحقیق می کردیم

من در مورد شیوه های آموزش بهتر به فرزندت

و تو برای روش های سرمایه‌گذاری بهتر!!! هر دو چک می کردیم

من دفتر کودک تو را

و تو نرخ بازار را!

هردو می اندیشیدیم

من به آینده کشورم

وتو به آینده خودت!

هردو گوش می کردیم

من به وجدانم

و تو به نرخ بازار!

هر دو می جنگیدیم

من با جهل

و تو با جیب!

هردو استفاده می کردیم

من از نمره های کلاسی

و تو از جریان های سیاسی!

هردو می مردیم

من از غصه ی افت تحصیلی

و تو از غصه ی مالیات تحمیلی!

هر دو رسیده ایم

من به پای تخته سیاه

و تو به مزیت های بازار سیاه!

هر دو خندیدیم

من به جهل

و تو به جهد!

هر دو حظ کردیم

من از دوره های ضمن خدمت

و تواز شعار خدمت!

حالا هر دو شگفت زده ایم

من از فرسایش خودم

و تو از آسایش خودت!

تقدیم به همه فرهنگیان زحمت کش

پرویز پرستویی

ارسالی بهروز

مناظره دوشلوار


دو تا شلوار توی خشکشویی

شبی کردند باهم گفت وگویی

یکی از آن دو خیلی شیکتر بود

کمی از آن یکی باریکتر بود

دوتا جیب بزرگ از پشت و رو داشت

همیشه لنگه اش خط اتو داشت

شکیل و خوشگل و ابریشمی بود

از آن اجناس شیک دیلمی بود

خلاصه جنس مرغوبی خفن داشت

کمربندی ز چرم کرگدن داشت

یکی دیگر چروک و ساده تر بود

کمی از آن یکی افتاده تر بود

تمیز و شسته اما بی اتو بود

هم از بالا هم از پایین رفو بود

به قدری کهنه بود و خسته از کار

به زحمت میشد او را گفت شلوار

گذشت روزها بی ارزشش کرد

تلاش و کارو زحمت نخکشش کرد

پس از یک شست وشو با خوب رویی

نشسته گوشه ای از خشکشویی

به سویش آمد آن شلوار زیبا

به عشوه شانه ها را داد بالا

کنار او نشست و با تکبر

به او میگفت از روی تمسخر

که من یک روز در بوتیک بودم

کنار جنسهای شیک بودم

مرا دیدند مردم پشت شیشه

که شلواری گران بودم همیشه

همیشه توی جایی لوکس بودم

کنار جنسهایی لوکس بودم

کنار کفشهای چرم اعلا

و کتهایی به قیمتهای بالا

پس از یک دوره ی چشم انتظاری

رسید از راه مرد پولداری

تراولهایی از جیبش درآورد

مرا فوری خرید و باخودش برد

چه جاهایی که با آن مرد رفتیم

میان مردمی بی درد رفتیم

همیشه روی مخمل می نشستم

درون جمع اول می نشستم

به یک چشمک برایم شد مهیا

گرانقیمت ترین ماشین دنیا

خوراکم بود چک پول و تراول

تراولهای رنگارنگ و خوشگل

درون خانه ده شلوار بودیم

که باهم مدتی همکار بودیم

درون ناز و نعمت خواب بودیم

 همه در خدمت ارباب بودیم

تو اما ظاهراً شلوار کاری

که روی زانوانت وصله داری

دل شلوار کهنه سخت آزرد

ولی پیش رقیبش کم نیاورد

به حسرت گفت ای شلوار زیبا

لباس مردهای رده بالا

منم مثل تو شلوارم برادر

ولی من آبرو دارم برادر

مرا یک مرد فرهنگی  خریده

شبی از جمعه بازاری خریده

نه در عمرم تراول دیدم هرگز

نه ماشینهای خوشگل دیدم هرگز

نه روی مخمل و اطلس نشستم

نه با جمعیتی ناکس نشستم

نه دستی را به نامردی فشردم

و نه پولی ز حق الناس خوردم

خدارا شکر اربابم شرف داشت

نهادش ریشه در آب و علف داشت

همیشه سر به زیر و مهربان بود

تمام عمر وقف دیگران بود

به خوشرویی رفاقت کرد با من

صبورانه قناعت کرد با من

نه در عمرش گناه ومعصیت کرد

هزاران مرد دانا تربیت کرد

معلم بود و دانشمند و دانا

نژاد پاک انسانهای والا

معلم در صف پیغمبران است

که دریای معلم بیکران است

اگر صد بار جانم را بسوزند

مرا خیاط ها زانو بدوزند

اگر یک عمر تنهایی بپوسم

به جز پای معلم را نبوسم

@JafarAbad

تقدیم به تمام معلمان و فرهنگیان عزیز

کاش روز معلم حذف میشد

کاش روز معلم حذف میشد

تا هندوانه های تمجید روی دستان چرب زبانان باد کند.

تا بجای شعاری کردن معلم ،معلم داری را یاد گیرند.

تا بدانند معلم خود کلمات را می آفرید و نیازی برای بازی های کودکانه دیگران با کلمات برای خود نمیبیند.

معلم روزش را آن روزی میداند که احترامش در اوج،زندگیش استوار و علمش را بی هیچ دغدغه ای عرضه کند.

معلم خود میتواند تشخیص دهد روز او کی خواهد بود.

نزدیک خدا

نان گران شد!

http://s7.picofile.com/file/8249611818/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA.jpg

درست فردای پایان انتخابات و همزمان با پیروزی اصلاح طلبان در دور دوم انتخابات

نان گران شد!

سنگک: ۲۵۰۰ تومان

بربری: ۱۵۰۰ تومان

@Afsaran_ir

شهدای حرم: همسر مکرمه شهید مدافع حرم "صادق عدالت اکبری"

http://s7.picofile.com/file/8249611342/%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1.jpg

همسر مکرمه شهید مدافع حرم "صادق عدالت اکبری" در پای صندوق رای با تمثالی از همسر شهیدشدیروز تبریزشهید اکبری هفته گذشته در سوریه به شهادت رسید

@Afsaran_ir