الوداع و السّلام!
اپیزود دوّم : السّلام!
(زبان حال نماینده مجلسی که رأی نیاورد!)
السلام ای پُستِ تازه،راحتِ جان ،السّلام
تازه رو کردی مرا ای تازه عنوان، السّلام
از گلستانِ مرادم گرچه رفتم مدّتی،
حالیا باز آمدم شاد و غزلخوان السّلام
رایِ مردم گیرم این دوره به نامِ من نشد
رایِ مسئولان به نامم گشته الآن، السّلام
دوش کردم سیر و گشتی در درونِ خویشتن
گفتم:ای شایستگی های فراوان، السّلام
مشکلاتِ شهرِ خود را چونکه حل کردم ز بیخ
رو به سویت می کنم ای شهرِ تهران، السّلام
هشت سالی تویِ مجلس بودم اما بعد از این
بیست سالی هم شوم جزو مدیران، السّلام
از وکالت آمدم سویِ ریاست این زمان،
ای وزارت! تا تو راهی نیست چندان، السّلام
بوالفضول الشّعرا