رویدادهای مهم امروز در تقویم خورشیدی ( 19 اسفند 1394 )

رویدادهای مهم امروز در تقویم خورشیدی ( 19 اسفند 1394 )

رحلت "سیدجمال الدین اسدآبادی" اندیشمند و مبارز مسلمان (1275 ش)

عملیات بزرگ بدر در هورُالهویزه با رمز یا فاطمة الزهرا (1363 ش)

در دانشگاه تهران بمب منفجر شد و خسارات زیادی وارد کرد(1350ش)

درگذشت پروین میکده ، بازیگر پیشکسوت تلویزیون و سینما (1392ش)

محمدعلی فروغی به سمت وزیر دربار تعیین شد. (1320 ش)

افتتاح کلیسای معروف "نُتْرْدام" در پاریس (1250م)

تاج‏گذاری "نادرشاه افشار" و آغاز سلطنت افشاریه (1736م)

@Zendegisalam

امان ازحرف مردم

 امان ازحرف مردم

آداب دوست داشتن
اگر بگویید که زنتان را دوست دارید، زن ذلیل هستید.
اگر بگویید که شوهرتان را دوست دارید، او زن ذلیل است.
اگر بگویید که همسرتان را دوست ندارید، خائن هستید.
اگر بگویید که به همسرتان احساسی ندارید، بی احساس هستید.
اگر بگویید که مادرتان را دوست دارید، بچه ننه هستید.
اگر بگویید که مادرتان را دوست ندارید، حیوان هستید.
اگر بگویید که فرزندتان را دوست دارید، بی تجربه هستید و سرد و گرم روزگار را نچشیده اید.
اگر بگویید که فرزندتان را دوست ندارید، بی عاطفه هستید.
اگر بگویید که هیچکس را دوست ندارید، بیمار هستید.
اگر بگویید که همه را دوست دارید، احمق هستید

(داستانک) بی خاصیت !

بی خاصیت !

راننده کامیونی وارد رستوران شد. دقایی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد سه جوان موتورسیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند و بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد.
راننده به او چیزی نگفت. دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد و بعد هم وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ولی باز هم ساکت ماند.
دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوانها به صاحب رستوران گفت: چه آدم بی خاصیتی بود، نه غذا خوردن بلد بود و نه حرف زدن و نه دعوا!رستورانچی جواب داد: از همه بدتر رانندگی بلد نبود چون وقتی داشت می رفت دنده عقب 3 موتور نازنین را خرد کرد و رفت.

یکی ازهزاران راه

http://s6.picofile.com/file/8242457884/%DB%8C%DA%A9%DB%8C_%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg

یکی از هزاران طریقی که می توانید به کودکان سرطانی کمک کنید

@zendegisalam

بوی آرزو


بوی آرزو

مردی به خانه اش آمد وبه زنش گفت: چه پخته ای؟زن گفت هیچ کاش گوشتی داشتیم شوربای گوشت می پختیم ساعتی نگذشت که دخترهمسایه کاسه ای دردست بیآمدوگفت مادرم می گویداندکی شوربای گوشت بدهیدمردگفت عجب همسایگان ما بوی آرزوی ماراهم می شنوند