سوال وجواب های لوس و بی مزه

سوال وجواب های لوس و بی مزه

سری اول

 

چرا روی آدرس اینترنت به جای یک دبلیو؛سه تا دبلیو می گذارند ؟ چون کار از محکم کاری عیب نمی کند

اگر اسکلت از بالای دیوار بپرد پایین چه می شود ؟ هیچ وقت این کار را نمیکند چون جیگر ندارد

چرا مار نمی تواند به مسافرت برود ؟ چون دست ندارد که برای خداحافظی تکان دهد

برای قطع جریان برق چه باید کرد ؟ باید قبض آن را پرداخت نکرد

نصف النهار چیست ؟ همان شام است که در واقع نصف نهار است که برای شام مانده است

آخرین دندانی که در دهان دیده می شود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی

چرا دوچرخه خودش نمی تواند به ایستد؟ چون خیلی خسته است

اگر کسی قلبش ایستاده بود چه می کنید؟ برایش صندلی می گذاریم

دارچین رو چگونه درست می شود؟ وقتی یک چینی را دار بزنند

چرا لک لک موقع خواب یک پایش را بالا می گیرد ؟ چون اگر هر دو تا رو بالا بگیرد ؛ می افتد

(شعرطنز) کمبودهای موجود درجامعه کنونی

شعرطنز

کمبودهای موجود درجامعه کنونی

مارئیسیم ومیزکم داریم

دفتر تر وتمیزکم داریم

بچه داریم یکی دوتا اما

پوشک پنبه ریزکم داریم

تازگی هاعلاوه برپوشاک

شیروکالسکه نیزکم داریم

وقت باران ببین خیابان را

هی نگو:((ماونیزکم داریم))

آرم ماشین بنده راکندند

واقعامامریض کم داریم

 

ارسالی امیرحسین خوشحال

(شعرطنز )عاقبت خوشحال

شعرطنز

عاقبت خوشحال

جذب بازارکارخواهم شد

صاحب اعتبارخواهم شد

ازهمان راه هاکه میدانی

بنده سرمایه دارخواهم شد

بعدعمری پیاده طی کردن

برسمندی سوارخواهم شد

پدرم رابه مصرخواهم برد

وعزیزتبارخواهم شد

دوردنیاهمیشه می گردم

مثل نصف النهارخواهم شد

ضدآسیب می شوم باپول

عین اسفندیارخواهم شد

گرچه امروز بنده خوشحالم

عاقبت خوشگوارخواهم شد

 

ارسالی امیرحسن خوشحال

درد دل متروی مشهد با متروی تهران

درد دل متروی مشهد با متروی تهران

اول نامه‌ام به نام خدا* خالق نصف ما و کل شما

بعد هم یک سلام طولانی* اول قصه‌ای که می ‌خوانی

یک سلام دراز مثل خودت* دلبر و دلنواز مثل خودت

پیش کش بر قطار کارآمد* یک سلام بلندازمشهد

نه که من زاده خراسانم* ادبیات خوب می‌دانم

زین سبب نامه‌ای کنم منظوم* درد دل‌های مترویی مظلوم

هیچ از حال من خبر داری؟* تو که در زندگی اثرداری

از قطاری غریب و بی چاره* خانه داری که هست آواره

دیدی از بس که قلبم آشوب است* یادمان رفت؛حالتان خوب است؟

بخورم خاک زیر ریل تو را* دل من کرده بازمیل تورا

ای وجودت پر از منافع و سود* از قطاری که نیست برتو دورود

من فدای در کشویی تو* واگن آخر و جلویی تو

جان فدایت کنیم سر تا پا* سر که هیچ است امرفرماتا

چون بلا استفاده‌ام نقدا* بخورد غصه‌هات بر سر من

وضع ما در چه حال و حال شما* درد دل می‌کند به شاه وگدا

شهردار عزیز پشت شماست* زیر تهران درون مشت شماست

میزنی بر محله‌ها لبخند* می‌خوری میروی جلو یک بند

زیر تهران اگر که خالی هست* مشکلی نیست چون که قالی هست

باف آن آمده است در اینجا* من و همشهری و ازین حرفا

دکتر و کارمند و گشنه و سیر* زن و مرد و جوان و کودک و پیر

همگی پای در رکاب تواند* در حقیقت همه خراب تواند

اولت در حرم تهت داماد* آی…خوشبختی‌ات مبارک باد

چه سری، چه دمی، عجب کمری* ناقلا مترویی تو یا که پری؟

ریل پاتیم تا قطار تویی* عاشق خطتیم یارتویی

تو که کلی برو بیا داری* در دل پایتخت جاداری

رویتان را به ما کنی، بد نیست* ذره‌ای اعتنا کنی، بد نیست

حال ما عالی است مترو جان* مثل کار تنور با تن نان

ای برادر کلاه رفت به سرم* مستمرا در آمده پدرم

چه کلاهی؟گشاد تا بینی* تحت عنوان واگن چینی

کار ما گیر چند واگن بود* بحث اطریش و چین و ژاپن بود

سفت وشل،خیر و آره می‌کردند* سر من استخاره می کردند

خسته از فرصتی که رفت شدیم* بی اثر مثل پول نفت شدیم

بچه این حرف‌ها خطر دارد* نفت اصلا مگر اثر دارد؟

هفت روزی که هست در هفته* اسم من بر سر زبان رفته

بر من انگار کن زمان مرده است* ولی افسوس بر زبان مرده است

سوژه خنده بشر شده‌ایم* درسر شهر درد سر شده‌ایم

هرکه اوضاع بنده را دیده* باصدای بلند خندیده

خارج از خانه فاش خندیده* توی خانه یواش خندیده

باز و باریک می‌کنند مرا* تنگ و تاریک می‌کنند مرا

هر کسی خواست ضدحال زند*حال مارا مثال زنند

از هزاران شعار سیر شدیم* عاقبت توی نطفه پیر شدیم

از همان ابتداش موزه شدن* پایه اول و رفوزه شدن

درد دلها زیاد و دل تنگ است* حرف ما میخ و گوششان سنگ است

چشم امید بستم از همه کس* یا امام رضا(ع) به دادم رس

متروی اصفهان، کرج، تبریز* همه دارند صاحب و من نیز

گرچه از بعد من کلنگ زدند* منتها ضربه را قشنگ زدند

قصه من به افتضاح کشید* کار آنها به افتتاح کشید

نفس روزگار یعنی تو* باعث افتخار یعنی تو

کانال فاضلاب یعنی من* خورد و خاک و خراب یعنی من

برق‌هایت همه فشار قوی* به ضعیفان نگاه کن اخوی

البته بر تو هم نظر دارم* مشکلات تو را خبر دارم

حالت بی قرار آدمها* مثلا از فشار آدمها

دوستان عزیز هل ندهید!* هل اگر می‌دهید شل ندهید

تا همه در قطار جا بشویم* بکنید آن فشار را تنظیم

اولین کار منطقی زور است* در فضایی که تنگ چون گور است

پای از کفش و روسری از سر* همه از جای خود شدند به در

در چنان ازدحام و در گیری* وای از فایل‌های تصویری

می‌رسد توی قبر هم بلوتوث* نه فقط در قطار یا اتوبوس

مرگ بر دست‌های استکبار* آخرین فیلم‌های مساله دار

خواهر و مادر و الی آخر* می‌شود زیر دست و پا پر پر

یره ایولا ر ِ بلند بِگین* آنتناتان میِه تا زیره زِمین

لهجه‌ام رفت تا خود مشهد* نمره جومان رسید به صد

رسم مردی که شب ندارد و روز* مانده در گوشه و کنارهنوز

در نشستن اگرچه آزاد است* جای خود را به پیر‌ها داده است

دست خود را بگیر از میله* رسم مردی اگر که تعطیله

صندلی گر نیست میله کم نیست* بچه‌اش هست جا اگر تر نیست

لحظه ای در سکوت افتادم* آخ! یاد هووت(!) افتادم

راه افتاد خط بی آر تی* BRT با هزاران امید و با پارتی

نتواند گرفت جای شما* خار شد گرچه توی پای شما

وقتتان را گرفت این بنده* عذر تقصیر،بنده شرمنده

موتورت گرم باد و سرد مباد* پیچ‌های تو هرزه گرد مباد

آخر مقصدت کرج نشود* ریل‌هایت عزیز کج نشود

بروی سمت غرب تا تبریز* پس از آن آنکارا، پاریس، ونیز

طرف شرق هم، چنین بروی* به هوای پکن به چین بروی

چرخ‌هایت روان و درها چفت* سینه‌ات صاف و استخوانت سفت

راستی خط یک که خیر نداشت* خط دوم به صحنه پای گذاشت

آخر و عاقبت چه خواهد شد؟* قصه این دو خط چه خواهد شد؟

زیر این سقف آسمان ابری* با همین اضطرار و بی‌صبری

می‌روم تا حرم به خانه دل* پیش آقاست حل هر مشکل

مگر از حضرتش بر آید کار* ورنه از خلق نیست جز آزار

به فدای گل ضریح شما* همه ریل‌های من آقا

سرتان را به درد آوردم* مثل پاییز زرد آوردم

عین یک رودخانه در جریان* تا ابد باش متروی تهران

ریل خالی متروی مشهد* و السلام ای مرام صد در صد

 

مصطفی حسن زاده