تیم‌ ملی‌ ایران


به مناسبت یکم بهمن زادروز سیروس قایقران کاپیتان سابق تیم‌ ملی‌ ایران

نیمه نهایی بازی‌ها‌ی آسیائی پکن، ایران ۱-کره جنوبی صفر

سیروس قایقران اول بهمن ماه ۱۳۴۰ در محله کلویر بندر انزلی پا به عرصه هستی نهاد. سیروس از همان ابتدای کودکی به فوتبال در زمینهای خاکی کلویر روی آورد و با استعداد درخشانش به عضویت تیم فوتبال منتخب آموزشگاه‌ها در آمد. وی در سن ۱۶ سالگی در سال ۱۳۵۶ موفق شد به عنوان یکی از مهره های اصلی در تیمهای نوجوانان و جوانان ملوان استعدادهای خود را به نمایش بگذارد و با مهارتهای منحصربه‌فردش ملوان را به رتبه قهرمانی باشگاه‌های گیلان رساند. وی در سالهای ۵۷ تا ۶۳ افتخارات زیادی را برای ملوان و گیلان به ارمغان آورد مانند دو گلی که وارد دروازه پرسپولیس کرد و یا گل زیبایی که وارد دروازه تیم منتخب مازندران نمود.

سیروس در سال ۱۳۶۳ به تیم ملی دعوت شد و در سال ۶۶ تنها فوتبالیست شهرستانی بود که دهداری بازوبند کاپیتانی تیم ملی ایران را به بازوان او بست. در سال ۶۷ در جام ملتهای آسیا در قطر، تیم ملی ایران با رهبری سیروس به مقام سومی دست یافت و در سال ۶۹ تیم ایران با گل زیبای ا‌و در نیمه نهایی برابر کره جنوبی بزرگترین مدعی جام به برتری دست یافت و پا به فینال گذاشت و آنجا با درخشش احمد رضا عابدزاده در ضربات پنالتی پس از ۲۰ سال به مقام قهرمانی بازیهای آسیایی دست یافت. سیروس به الاتحاد قطر (الغرافه قطر فعلی) پیوست و بعد از مدتی بازی در قطر، مجدداً به تیم اول خود ملوان پیوست و این تیم را قهرمان جام حذفی و راهی مسابقات آسیایی کرد.

سیروس در سال ۷۲ به عنوان بازیکن و سپس مربی به تیم کشاورز تهران پیوست و نتایج قابل توجهی بدست آورد. وی سپس به تیم دسته دومی مسعود هرمزگان پیوست و مدتی در آنجا مشغول به مربیگری شد.

 سال ۷۷ که سیروس برای تعطیلات نوروز به انزلی آمده بود در بازگشت و در حالیکه همراه فرزند، همسر و برادر همسرش در اتومبیل رنوی خود عازم تهران بود در حوالی امامزاده هاشم با کامیون حاوی الوار تصادف نمود که منجر به فوت وی و فرزندش «راستین» گردید.

یادش گرامی‌ و روحش شاد

باتشکر ازدوست گرامی آقای صیادی ازلولمان

گرگ باران دیده !!!

گرگ باران دیده !!!

 

آیا می دانستید که تقریباً همه ی ایرانیان، حتی بزرگانی از ادب فارسی، اصطلاح " گرگ بالان دیده " را که کنایه از افراد آزموده ، سرد و گرم چشیده و دنیا دیده است به غلط " گرگ باران دیده " می گویند و می نویسند ؟

به کار بردن واژه ی باران در این اصطلاح اساساً نادرست است، زیرا همه ی گرگ ها باران دیده هستند و اتفاقاً در روزهای زمستانی و باران بیشتر از لانه خارج می شوند و به شکار می پردازند و اگر باران دیدن علت با تجربه شدن گرگ باشد، این شامل تقریباً همه ی حیوانات است نه فقط گرگ ها...! شکل درست این اصطلاح" گرگ بالان" دیده است و معنی " بالان"، دام و تله است و گرگی که چند بار از دشواری و خطر بالان نجات یافته باشد پختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده است. افراد آزموده و سرد و گرم چشیده نیز آنانی هستند که با اندیشه های عاقلانه ازهمه ی دشواری ها و بلاها رهایی یافته و راه و رسم زندگی را فرا گرفته اند... عامه ی مردم چون معنی واژه ی " بالان "را نمی دانستند آن را به باران و بدین ترتیب اصطلاح را به " گرگ باران دیده " تبدیل کرده اند...

باتشکرازعمویی ازلولمان

بدون شرح

نصف اشتباهاتمان

ناشی از این است که

وقتی باید فکر کنیم

احساس می کنیم

و وقتی که باید احساس کنیم

فکر می کنیم

روزدوستی ها

از"موریس مترلینگ" پرسیدند دوست بهتراست یا خواهر و برادر؟

گفت: ما درانتخاب خواهر و برادر نقشی نداریم،

اما دوست عزیزیست که خودمان آنرا انتخاب کرده ایم.

امروز روزجهانی دوست خوب است"روزت مبارک دوست خوبم "یادت باشه زندگی کوتاهه.

قوانین خشک روبشکن.

زودببخش.

عاشق حقیقی باش.

بدون کنترل بخند

((.این پیام روبرای کسانیکه دوستشون داری بفرست حتی به من. مجانیه !!

اگه3تاش بهت برگشت بدونکه دوست خوبی هستی)

روزدوستی ها مبارک..:

تقدیم به دوستانم که پاک تراز آب روانند روزتان مبارک

[خرسندی ازلولمان]

اینجا گیلان است وهمیشه داستان ها بر اساس انتظارات شما خاتمه نمی یابد

روزی یک مرد کشاورز گیلانی در مزرعه خود یک مرغابی زخمی پیدا کرد مرد با آنکه کار زیادی در مزرعه داشت دست از کار کشید ومرغابی زخمی را به خانه برد ابتدا کمی آب به او داد سپس او را کشت پاک کردو فسنجان درست کرد و خورد.

بله اینجا گیلان است وهمیشه داستان ها بر اساس انتظارات شما خاتمه نمی یابد.

عجب فوسنجانی بوبوسته برررره!