قطار آمد و اندوه من کبوتر شد
هزار خاطره در ایستگاه
پرپر شد
کدام
کوپه ، من و شیشه ها گریسته ایم ؟
که ریل ها همه تا مقصد
شما تر شد
گریستیم
من و کوپه آنقدر تا صبح
قطار – کشتی در اشک من شناور شد –
دوباره
در چمدانم غزل گذاشته ام
که بیت بیت پریشانی ام
تناور شد