اعتراض خواننده زیرزمینی به نامه خوانندگان ممنوع الکار
اواخر هفته گذشته تعدادی از خوانندگان پاپ کشورمان در واکنش به خبر ممنوعالکاریشان نامهای سرگشاده به رئیس جمهور نوشتند که بازتاب های مختلفی را به همراه داشت. این خوانندگان در بخشی از نامه خود، به خوانندگان غیرمجاز تاخته بودند و از دولت خواسته بودند که جلوی آنها را بگیرد.
در همین رابطه، رضایا یکی از خوانندگان مطرح زیرزمینی در واکنش به این نامه نوشت:
با تمام احترامى که واسه خواننده هاى مجاز ایران قائلم ام متأسفانه تو این داستاناى ممنوع الکاریشون هیچ حمایتى نمیتونم ازشون بکنم. وقتى به شما گیر میدن چرا پاى ما غیرمجازارو میکشى وسط ؟
اون موقعى که شما داشتى میلیاردى از کنسرت پول درمیاوردى من داشتم تو کلاب هاى دبى براى درودیوار میخوندم. آخرشم برمیگشتم تو فرودگاه پاسمو میگرفتن و بقیش بماند.
حالا که حساب بانکیتون پر شده،بهترین خونرو دارى،بهترین ویلارو تو شمال دارى و بهترین ماشینو سوار میشى و بهترین کنسرتارو حتى تو امریکا،اروپا و کانادا گذاشتى میخواى کیلیپم بدى یعنى همه چیز باهم.ببین دوست عزیز من نه آلبومى به ثبت رسوندم که رونمایش کنم و نه جایى ازم اسمى میتونه بیاد چون غیرمجازم...
http://www.wikipg.com/news/4508665/
اندکی صبر
پس شاخه های یاس ومریم فرق دارند
آری!اگربسیار اگرکم فرق دارند
شادم تصور می کنی وقتی ندانی
لبخندهای شادی وغم فرق دارند
برعکس می گردم طواف خانه ات را
دیوانه ها آدم به آدم فررق دارند
برمن به چشم کشته عشقت نظرکن
پروانه های مرده باهم فرق دارند
فاضل نظری مجموعه شعر(گریه های امپراطور)
رنجهای رعنا، قربانی هفت ساله اسیدپاشی
رعنا قرانی کوچک اسیدپاشی در کشور را می شناسید؟ رعنا حالا هفتساله شده و امسال در جمع همسالانش در روستایی کوچک در کرمان درس میخواند. خاطره تلخ روز اسیدپاشی و بعد هم مرگ مادرش، فراموشنشدنی است. او در این مدت چند بار عملهای سخت بر تن و صورت داشته اما آنقدر خوشخنده و با نشاط است که همه اطرافیان خود را به وجد میآورد. رعنا امیدوار است و این یعنی همه اتفاقهای خوب آینده...
از اردیبهشت ٩٠ که پدرش با شیشه، بند دل او و مادر و خواهرش را برید و تن و صورت آنها را با اسید سوزاند، زمان زیادی میگذرد. رعنا حالا هفت سال دارد و تنها دختری نیست که قربانی اسیدپاشی شده و میشود. مثل او که بدون گناه، قربانی یک خشم و خلأ آنی میشوند، زیادند. این دختر کرمانی هفته گذشته و در آستانه شبهای عزاداری اباعبدالله میهمان اصفهان بود تا گروهی از جراحان آلمانی و ایرانی بخشهایی از گردن، لبها و زیر بغل او را ترمیم کنند
کاش
بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
نوزدهم محرم سال شصت ویک هجری قمری
حرکت کاروان اسیران کربلا از کوفه به طرف شام مرکز خلافت یزید(با سرهای شهیدان)(61ق)