شمع را باید از این خانه برون وکردن و کشتن
تا که همسایه نداند که تو در خانه مایی
(سعدی)
ونقل است از رسول خدا _ صلی الله علیه وآله _ که فرمود:
«چون گلزار بهشت بینید اندر آن خرامید. گفتند: آن کجاست؟ فرمود: «مجالس ذکر خدا»
و نیز امام صادق _علیه السلام _ میفرمود:
«پدرم حضرت باقر _علیه السلام _ بسایر ذکر خدا بر لب داشت؛ چه بسیار با او را میرفتم و او ذکر میگفت و به یاد خدا بود؛ با او غذامیخوردم, ذکر خدا میگفت؛ با مردم سخن میگفت؛ اما این کار حضرتش را از یاد خدا باز نمیداشت؛ و هیچگاه زبانش از گفتن «لااله الاالله» باز نمیایستاد. بعد از نماز صبح ما را جمع میکرد و میگفت: تا طلوع آفتاب ذکر بگوییم. هرکس میتوانست قرآن قرائت کند, او را امر به خواندن قرآن مینمود».
پس ای عزیز مبادا از این موهبت و نعمت برداشتی نکنی؛ و بر سر این خوان تمتَعی نبری؛ هر چند توانی یاد را در دل خود زنده دار؛ که بر گلزار دل عارفان, یاد خدا همچون جویبار است؛ و دل غافلان همچون کویر که قطره ابی در آن نبینی.
«وَالبَلَدُ الطَّیَّبُ یَخرُجُ نَباتُهُ بِاِذنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لایَخرُجُ اِلاّنَکِداً». (سوره اعراف آیه 57)
«و زمین پاکیزه را بیرون میآید رستنی به اذن پروردگارش؛ ولی زمین پلید بیرون نمیآید از آن ج رستنی بی فایده».
چون جویبار ذکر در سرزمین دل جریان یافت, اشجار معرفت رویاند؛ و این اشجار را ثمرۀ پروردگار است. پس اگر آن «لقاء» خواهی, دست در دامن ذکر زن و از او بخواه که یاد خویش بر قلب تو الهام فرماید.
«وَاذکُر رَبَّکَ اِذا نسیتَ». (سوره کهف آیه 24)
«یاد کن پروردگارت را چون فراموش کردی».
و عاشق را همی بینی که چون نام معشوقش کسی بر زبان آرد, تمام اجزاء و اندامش به ابتهاج درآید, در وجودش جز معشوق نیابی؛ و دوست دارد تا همه از معشوق گویند؛ و همه از او شنود؛ و تو را نیز این آزمایش بس بود, که خواهی همه نام او برند؛ یا از مجلس یادش بیزاری؟
«اِنَّما المومِنوُنة الَّذِینَ اِذا ذُکِرَاللهُ وَ جِلَت قُلُوبُهُم». (سوره انفال آیه3)
«گروندگان آناناند که چون خدا یاد کرده شود, خاشع شود دلهایشان»
و در یاد هستی او از نیستی دم زنند؛ و در غنای او از فقر؛ و در حیات او از ممات؛ و در قدرت او از ضعف.
«اِنَّما یومِنُ بِایاتِنا الَّذِینَ اِذا ذُکَّروا بِها خَرّوا سُجَّداً وَ سُبَّحوُا بِحَمدِ رَبَّهِم وَ هُم لایَستَکبِرُونَ». 0سوره سجده آیه 16, سجده واجب)
«جز این نیست که میگروند آیتهای ما را؛ هم آنان که چون پند داده شوند سجده کنان بر وی درافتند؛ و منزه دارند پروردگارشان را و سرکشی نمیکنند».
و هرکجا آیتش بینند به یادش افتند؛ در «نشانه» نشان بینند؛ و همه جایش عیان؛ چه در همه چیز نشانش هست و در هر ذره جهانش.
«والَّذینَ اِذا ذُکَّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِم لَم یَخِرُّوا عَلَیها صُمّاً وَ عُمیانا». (سوره فرقان آیه 74)
«و آنان که چون متذکر شوند پروردگارشان را, برو نیفتند بر آن در حالی که کران و کورانند».
چنان خرگاه لیلی سایه افکند که مجنون گم شد اندر راه صحرا
تو در سایۀ خرگاه لیلی ره گم مکن؛ بل از سایه, مایه اندرز و از آیت, به غایت درآی و از سایه خرگاه, به خرگاه و در خرگاه, به جاه رس؛ که ر سایه خرگاه لیلی, مجنون هیچوقت ره گم نکند.
و نیز همی دان که در درون آدمی بیش از یک اندیشه در یک زمان نگنجد. اگر اندیشه و یاد خدا آمد, هرچه جز اوست رخت بربندد؛ «جاءالحق و زهق الباطل» چون در سرای دل پیاده شود, دل برای وصال حق آماده شود؛ و اگر یادش از دل رود, باطل درآید