تکیه گاه
روضه آخرتکیه
غمگین ترین روز دهه محرم عاشوراست اصلا روزعاشوراجداازمصائبش خودش حس عجیبی داردهواگرفته است نفس ها سنگین است غم درزمین وآسمان موج می زند ازهمان زمان کودکی که درتکیه به عاشورا می رسیدم این حس راداشتم تاامروز شاید غمگین ترین عاشورا تکیه مابودمراسم عاشورای تکیه زودتر ازبقیه روزهاشروع می شد ازصبح زود اعضای تکیه می آمدند ومقدمات را آماده می کردند آبدارخانه ارسرصبح آماده پذیرایی می شد آن هایی که دیشب پای دیگ شله بودند استراحت می کردند ودیرتر می آمدند مراسم روضه خوانی وسینه زنی قبل از ظهرشروع می شد وتاظهر که پرشکوه ترین نماز سال تکیه بود ادامه می یافت گاهی صف نماز به داخل کوچه هم کشیده می شد بعد زیارت عاشورا می خواندند اگرهواخوب بود درحیاط وکوچه فرش می انداختند وبیرون برگزار می شد بعدهم حاج آقا سخنرانی می کردند تکیه ما دسته علم وکتل نداشت هیئت سینه زنی و زنجیرزنی هم نداشت وازقبل هم اشعار ونوحه ها راآماده نمی کردند تاباهم هماهنگ شویم هرچه بود همان جا درلحظه شکل می گرفت وازصمیم قلب اجرا می شد همان روضه های قدیمی که سینه به سینه منتقل شده بودهمان مقتل خوانی که قرن ها روایت شده بود همان روضه های اصیلی که پدربزرگ هایمان شنیده بودند ماهم همان ها رامی شنیدیم سالها گذشت تاآخرین روزعاشورای تکیه ازماه ها قبل شنیده بودیم که تکیه داخل طرح تعریض خیابان است تلاش بزرگان وخیران فایده نداشت قانون بودهیچ کس دلش راضی نبود ولی چاره ای هم نبود تاسوم امام(ع)مهلت گرفته بودند که بعدازآن تکیه راتخلیه وبه مکان جدید منتقل کنند آخرین عاشورایی که درتکیه برگزارشد غمگین ترین عاشورابود بعدازپایان مراسم بزرگان تکیه یکی یکی می آمدند وحلالیت می طلبیدند ازخاطرات گفتیم اشک ریختیم تکیه ای که بنیان فکری وپایه های مذهبی چندین وچندنسل راشکل داده بود دیگرنبودفرداچندکامیون آمدند وسایل رابارزدیم آخرین تکه تکیه که ازدر خارج شد تمثال اباعبدا...بودکه با صلوات بردیم
علیرضاکاردار
برگرفته از روزنامه خراسان