گر سوخته است بال و پرت فابک
للحسین
گرمانده
داغ بر جگرت، فابک للحسین
وقتی
در آستانه پائیز برگ ریز
گل
ریخته است دور و برت ، فابک للحسین
با
یاد یک چمن گل پرپر به کربلا
افتد
به باغ گر گزرت ، فابک للحسین
با
یاد تشنه کامی گل های وحی
افتد
به آب گر نظرت، فابک للحسین
آتش
گرفت خیمه پروانه های عشق
با
خاطرات شعله ورت ، فابک للحسین
وقتی
به یاد شام غریبان نشسته ای
بر
زانوی غم است سرت ، فابک للحسین
تا
عاقبت به خیر شوی ای شکسته دل
هر
شب بگو به چشم ترت ، فابک للحسین
این
درس را امام به ابن شبیب داد
محبوب
بود ، راه نشان حبیب داد