خاطرات مدرسه

نزدیک خونمون یه مدرسه ابتدایی بود که هر روز به دانش آموزان یه شیرپاکتی میدادن

بعضیا که این شیرا رو نصفه میخوردن مینداختن تو سطل اشغالی

تو ساعتای کلاس هم ما میرفتیم تو حیاط مدرسه با یه کاسه

هیچی دیگه این شیرا رو بر میداشتیم میریختیم تو کاسه

میبردیم میدادیم به همسایه بیچاره مون بعد میگفتیم

خاله مامانم شیر فرستاده براتون

بیچاره چقد خوشحال میشد

زمان بندی شده

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.