همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

زبانه زد به دلم اشتیاق یارانه!

زبانه زد به دلم اشتیاق یارانه!

و سوخت جان من از احتراق یارانه!

شکست اگر چه جناغ من از گرانی‌ها

شکسته‌ایم من و دل جناغ یارانه!

دهان من شده پُر -معده ام فدای سرت-

خوش است واژه ی پرطمطراق یارانه!

بدو! کبابِ سهامِ عدالت آماده ست

بیا بپاش به رویش سماق یارانه!

اگر تورّمِ پر رو  گذاشت سر‌به‌سرت

بکوب بر سر او با چماق یارانه!

ز یار صبر توانم ولی از او هرگز

فراق یار کجا و فراق یارانه!

خوشا ز ناخوشی دهر، جان بدر بردن

خوشا  به دیدن یارانه از خوشی مردن!

بوالفضول_الشعرا

سعید_سلیمان_پور

bolfozool

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.