همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

ناگفته های پدر اهورا از زندگی و طلاق

ناگفته های پدر اهورا از زندگی و طلاق

مادر اهورا را تیرماه طلاق دادم او قانونا نمی توانست صیغه شود

همسرم مغازه جداگانه ای داشت من هم مغازه دیگری اما با این حال هزینه های هر دو مغازه پای من بود ولی درآمد حاصل از آن برای خودش بود، در آن زمان بود که دوستانی دور او را فراگرفتند که تاثیر فراوانی روی شخصیت همسر سابقم گذاشتند، یکی از آن ها فروشنده مغازه خودش بود.

قرار ما از ابتدا برای دیدن اهورا در روزهای سه شنبه بود، تا اینکه در دو ماه اخیر و درست همزمان با آشنایی همسر سابقم با قاتل این قرار به هم ریخت.

با همسر سابقم سر این موضوع بحث کردم و او به بهانه های مختلف مانع دیدار من و اهورا می شد تا اینکه فهمیدم با پسری در ارتباط است.

اصلا ازدواجی در کار نیست، اگر ازدواج رسمی شده بود باید حضانت بچه به من داده می شد.

سوم تیر ماه امسال مهر طلاق در شناسنامه همسر سابقم خورد، طبق قانون سه ماه و ده روز بعد امکان صیغه برای او وجود داشت این در حالی است که یک ماه و نیم است که از مهلت صیغه نامه آن ها می گذرد.

زمانی که همسر سابقم با این مرد در ارتباط بود دیگر نگذاشت تا اهورا را ببینم و من تصور می کنم که آن ها ترس از این داشتند که اهورا من را ببیند و چیزهایی بگوید که به نفع آن ها نباشد...

مشروح خبر

http://yon.ir/TIRj2

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.